7 نکته که قبل از جلسه مشاوره باید بدانیم/ چرا رواندرمانی را ادامه نمیدهیم؟
برای همه ما پیش آمده که دچار درد و اندوه شویم یا در رابطه عاطفی و محیط شغلیمان به مشکل بربخوریم. در این مواقع راههای زیادی وجود دارد که مراجعه به روانشناس خبره منطقیترین راه است. اما بیشتر ما حوصله ادامه دادن این مسیر را نداریم. اینجا 7 دلیلی که باعث میشود جلسات مشاوره را ادامه ندهیم، بررسی کردهایم.
1- میخواهیم دیگران را تغییر دهیم:
خیلی از ما با این پیشفرض به روانشناس مراجعه میکنیم که طرف مقابلمان در بهوجود آمدن این وضعیت مقصر است و تا او رفتارش را تغییر ندهد، هیچچیز درست نمیشود. در حالی که مشاورههای روانشناسی، به مسائل درونی خود فرد میپردازد و در دسترسترین فرد برای اصلاح رفتار، خود ما هستیم. گاهی اگر رفتار اشتباه را به اندازه سهم خودمان اصلاح کنیم، نیمی از مشکلات حل میشود و شاید حتی طرف مقابل هم به فکر مشورت با روانشناس بیفتد.
2- خودمان را قربانی مطلق میدانیم:
بیشتر ما دلمان نمیخواهد با نقصهای شخصیتمان مواجه شویم. اینکه یک قربانی بیگناه باشیم، برایمان آسانتر است؛ حتی اگر به قیمت بیشتر شدن مشکلات تمام شود. با این طرز فکر ممکن است به محض رسیدن موضوع بحث به سهم خودمان در بروز مشکلات، جلسات را ادامه ندهیم.
3- بیش از اندازه خودمان را مقصر میدانیم:
همیشه هم اینطور نیست که نخواهیم تقصیر و ایراد خودمان را ببینیم. گاهی بهدلیل بار عذاب وجدان بیشازحدی که روی ذهنمان سوار کردهایم، قادر به ادامه دادن مسیر مشاوره نیستیم. در این مواقع ما در بروز هر مشکلی، بهطور ناخودآگاه خودمان را دخیل میدانیم. طوری که حتی ممکن است از بیمار شدن اطرافیانمان هم عذاب وجدان بگیریم. البته این وضعیت بسیار پنهان است و برای کشف آن به مداخله تخصصی روانشناس و زمان بیشتری نیاز داریم.
4- فقط میخواهیم دلمان سبک شود:
گاهی صرف صحبت کردن در مورد مشکلات میتواند بار ذهنی ما را سبک کند و اهمیت مشکل را در نگاهمان کم کند. اما حقیقت این است که مشکل پیشآمده، با تغییر تفکر و رفتار حل میشود نه فقط با بازگو کردن آن. حواسمان باشد که ضمیر ناخودآگاه ما تغییر کردن را دوست ندارد و ترجیح میدهد با همان روالی که به آن عادت دارد ادامه دهد. بنابراین ما را فریب میهد که نیازی به تغییر کردن نداریم.
5- زخمها و آسیبهای روانی را جدی نمیگیریم:
تصور غلطی که در مورد زخمهای روانی وجود دارد این است که زمان همهچیز را درست میکند. این تفکر بهطور کامل مردود است؛ چرا که زمان به تنهایی هیچ کار مثبتی برای بهبود حال ما نمیکند؛ فقط آسیبهای ما را به عمق ناخودآگاه میبرد و بهاصطلاح تبدیل به آتش زیر خاکستر میکند. رواندرمانی یک فرآیند عملی و مرحلهبهمرحله است که باید برای پیش بردن آن وقت و انرژی بگذاریم.
6- نگاهمان به رواندرمانی واقعبینانه نیست:
خیلی از ما انتظار داریم با یک یا دو جلسه مشاوره روانشناسی، زندگیمان زیبا شود. در حالی که مشکلاتی که ما امروز با آنها مواجه هستیم، ذره ذره و شاید طی سالها بهوجود آمده باشند. اگر ما تصور کنیم میتوانیم این مشکلات را با یکی دو جلسه مشاوره حل کنیم، این انتظار واقعبینانهای نیست.
7- بهخاطر واکنشهای منفی اطرافیان جلسات را رها میکنیم:
فرض کنید ما چندین سال در بین اعضای خانواده و اطرافیان به عنوان یک فرد لجباز شناخته شدهایم، امروز با مراجعه به مشاور قصد تغییر رفتارمان را داریم. بهطور قطع، اعضای خانوادهمان به این تغییرات واکنش نشان میدهند. حتی ممکن است با طعنه زدن ما را آزردهخاطر کنند. به هر حال آنها به رفتار قبلی ما حتی اگر بد بوده، عادت کردهاند و تا زمانی که به رفتار جدید ما خو بگیرند، ممکن است واکنشهای منفی نشان بدهند. مقاوم باشیم و ادامه دهیم تا به نتیجه برسیم.