گفتگوی «ملت ما» با رحمان قهرمانپور،پژوهشگر ارشد مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
در شرایط جنگ منطقهای نیستیم / ایران تمایل به جنگ گسترده در منطقه ندارد/ جریان مقاومت با تضعیف حزب الله از بین نمیرود
آقای دکتر سناریوهای محتمل برای ایران در پاسخ به حمله اخیر اسراییل چیست؟
محتملترین سناریو اینست که ایران صبر کند تا بحران موجود فروکش کند، شرایط آرامتر شود، از میزان حمایتهای بینالمللی از اسراییل کاسته شود و شرایط به حالت باثبات برسد بعد پاسخ خودش را بدهد. اما اینکه این پاسخ نظامی خواهد بود، علنی خواهد بود، گسترده خواهد بود یا محدود، این بستگی دارد به شرایط منطقه و نظام بینالملل و نوع روابط ایران با غرب. ولی فعلا آنچه به نظر میرسد مقامات ایرانی دنبالش هستند اینست که در این مقطع واکنش آشکار و صریح نظامی نداشته باشند تا شرایط به وضعیت با ثبات برسد و بعد از آن است که استراتژی خودشان را تعیین میکنند.
به نظر شما رفتار درست ایران در این شرایط چه میتواند باشد؟
رفتار درست بستگی به این دارد که ما چه تحلیلی از شرایط داشته باشیم. همیشه ما در تحلیل مسائل سیاسی میگوییم که «باید»های ما باید برگرفته از تواناییهای ما و وضعیت موجود باشد. یعنی توانایی ما و در کنار آن شرایط منطقهای و بینالمللی و داخلی دو متغیری هستند که بایدهای کشورما را تحت تاثیر قرار میدهند. طبیعتا وقتی که ارزیابی ما از شرایط منطقه ای و بین المللی جوری باشد که احساس کنیم هیچ مانعی وجود ندارد یک جور رفتار می کنیم، ولی وقتی شرایط داخلی، منطقهای یا بینالمللی به هر دلیلی محدودیتی ایجاد کند، بایدها، توصیه ها و تجویزهای ما متفاوت می شود.
اما در این مورد تحلیلها متفاوت است و ما در داخل کشور تفاوت دیدگاه میبینیم.
بله. یک سری معتقدند که هیچ محدودیت داخلیای وجود ندارد و ایران باید هر کاری را که میخواهد انجام بدهد و واکنش تندی نشان میدهند. اما طبیعتا تصمیمگیران و سیاستگذاران طبق شناختی که از وضعیت منطقهای و داخلی و بینالمللی دارند قدری محتاطتر جلو میروند و «باید»های آنها متفاوتتر است. به خاطر اینکه در موقعیت تصمیمگیری هستند. چون میدانند هر تصمیمی چه تبعاتی در اقتصاد، وضعیت بازار، معیشت مردم و روی روان و آرامش مردم دارد. لذا می خواهم بگویم که این بایدها بیشتر به این برمیگردد که فرد کجاست و چه اطلاعاتی دارد. چه شناختی از محیط دارد و چه تحلیلی از شرایط داخلی و بینالمللی دارد. هر چه افراد در مصدر تصمیمگیریهای حساستری باشند، احتیاطشان بیشتر است. طبیعتا کسی که مسئولیتی در قبال تصمیمهایش ندارد و در مصدر قدرت نیست، راحت تر می تواند تصمیم بگیرد. ولی آن مسئول و مقام بلندپایهای که میداند باید در برابر تصمیمش پاسخگو باشد، محتاطتر عمل میکند و موارد و متغیرها و عوامل متعددتری را در نظر میگیرد. به نظرم آن چیزی که در رفتار تصمیم گیران ایرانی مشهود است اینست که آنها نمیخواهند کشور را وارد شرایط جنگی کنند. یا در یک بازیای بیفتند که اسرائیل طراحی کرده. اینها باعث می شود که بایدها متفاوت باشد.
پس پیشبینی شما اینست که جنگ در منطقه ادامهدار نمیشود؟
داستان ایران با منطقه متفاوت است. خاورمیانه متاسفانه همیشه به دلیل نداشتن سازمانهای منطقهای قدرتمند به خاطر ضعیف بودن در برابر قدرتهای دیگر، آسیبپذیر بوده است. اسرائیل ممکن است همچنان به کرانه باختری حمله کند یا حزب الله رابزند. ولی مسئله اینست که وقتی ما از منطقه حرف میزنیم منظورمان بیشتر یک جنگ مستقیم گسترده است که ایران، اسرائیل، حزبالله، حماس، حوثیها و آمریکا را وارد جنگ کند. به نظر من فعلا ما در چنین شرایطی نیستیم. هر چند شرایط حساس هست و ممکن است که کنترل از دست خارج شود ولی من فکر میکنم ما در شرایط جنگ منطقهای نیستیم و به هر حال ایران تمایل ندارد که جنگ گستردهای در منطقه شکل بگیرد.
الان حزبالله لبنان در چه شرایطی است؟ به نظر شما با ترور حسن نصرالله حزبالله ضعیف میشود؟
حتما ضعیف میشود. به هر حال ساختار فرماندهی حزبالله لبنان به هم ریخته است و اسرائیل به تاسیسات و تجهیزات و لانچرها و مصرف کنندههای موشک حزبالله حمله کرده است. اما مسئله اینست که هر اتفاقی برای حزبالله رخ بدهد، آن منطق و فلسفه و ماهیت وجودی «مقاومت» از بین نمیرود. مقاومت از سال 1948 که اسرائیل شکل گرفته همیشه وجود داشته. یک زمانی جریان چپ مارکسیستی، یک زمانی جریان ناسیونالیسم عربی و از 1980 به بعد جریان اسلام سیاسی پرچمدار این مبارزه بوده. یعنی حتی اگر حزبالله و حماس تضعیف شوند، باز مسئله مقاومت به خاطر ظلمهای آشکاری که اسرائیل بر مردم فلسطین وارد میکند، ادامه خواهد داشت اما ممکن است یک نیروی سیاسی دیگری این کار را انجام بدهد یا شاید خود حزب الله بیاید و در شرایط جدید با یک تغییرات ساختاری مبارزه را بر عهده بگیرد.