آن مرد نیامد، از بس کار داشت

در 5 روزپر تب و تاب خرداد ماه، حدود 100 نفر از مقامات مختلف کشور برای ثبت نام به وزارت کشور آمده و ثبت نام کرده بودند، بیشترشان جلوی دوربین رسانه ها ژست گرفته، شناسنامه هایشان را نشان داده و بعدش لبخند زده و عکس گرفته بودند اما در حالی که همه رسانه ها منتظر ورود نامزد اصلی بودند، ساعت حدودا 16 چهاردهم خردادماه، ناگهان این خبر باورنکردنی برروی خروجی چند خبرگزاری قرار گرفته بود : «دکتر مخبر نمی آید.»
محمد مخبر، با تمامی کاندیداهایی که در این روزها برای نامزدی در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمده بودند، تفاوت های زیادی داشت. او همان مردی است که بعد از وقوع سانحه تلخ برای بالگرد رییسجمهور شهید، تمام بار دولت بر دوشش قرار گرفته بود و در سخنرانیهای رهبری بارها به طور مشخص از او نام برده شده بود، با این تاکید که «کار کشور نباید روی زمین بماند.»
او همان مردی است که بیشتر مردم اعتقاد دارند بهترین جانشین برای شهید رییسی و ادامه راه اوست اما ترجیح داد که در جنگ قدرتی که به راه افتاده است کنار بایستد و به جای درگیر شدن در رقابت های سنگین انتخاباتی با تمام توان در این مدت باقیمانده تا معرفی رئیس دولت جدید، دولت را راهبری و مدیریت کند تا خللی در کار کشور پیش نیاید و حتی یک پروژه هم برای یک روز متوقف نشود و نشد.
در روزهایی که آدم های مختلفی از طیف های گوناگون برای ثبت نام به وزارت کشور آمدند و همگی از رئیس جمهور شهید مایه گذاشتند، او حاضر نشد که از نام مردی که معاون اولش بود برای به دست آوردن قدرت خرج کند و به جایش ماند تا کار کند و کار کند و کار کند تا هیچ جای مملکت، کاری بر زمین نماند.
او به عنوان یک انسان اخلاقی واصولگرا، با آنکه در یک قدمی مسند ریاست جمهوری قرار داشت اما حاضر نشد اخلاق را پیش پای قدرت ذبح کند و کار کشور را برای رسیدن به شیرینی قدرت رها کند، انسان شریفی که با نیامدنش محبوبتر شد، «آن مرد نیامد، چون کار داشت»