8 معلمی که جانشان را فدای دانش آموزانشان کردند
آخرین درس؛ فداکاری

ملت ما- جواد مایوان: در سال های گذشته معلمان یک پای ثابت چهره های سال بودند؛ افرادی که شغل معلمی برایشان فقط در درس و مشق و مدرسه خلاصه نشد و تلاش کردند برای خیلی از دانش آموزانشان هم معلم باشند و هم تکیه گاه. در این سال ها بارها تصاویری از معلمانی که دراوج بیماری خود را به کلاس درس رسانده بودند تا کنار دانش آموزان باشند یا معلمانی که به دل خطر زدند تا دانش آموزان را نجات دهند منتشر شد و همه از آنها به عنوان قهرمان تقدیر کردند اما در این میان معلمانی هم بودند که هیچوقت فرصت تقدیر و تجلیل از آنها مهیا نشد. معلمانی که جانشان را فدای دانش آموزانشان کردند تا درس فداکاری و از جان گذشتگی به آنها بیاموزند. حالا و به بهانه روز معلم به معرفی 8 معلم فداکاری پرداخته ایم که جانشان را پای این فداکاری گذاشتند.
فداکاری تا پای جان
![]() |
مهدی بخشی، معلم فداکار قزوینی است که هر روز برای رسیدن به دانش آموزانش، مسیری سخت و 130 کیلومتری را طی می کرد و در نهایت نیز در همین مسیر بر اثر تصادف جانش را از دست. این معلم فداکار هر روز برای برگزاری کلاس درس چهار نفره خود از قزوین به سمت روستای محروم فانفین از توابع بخش الموت حرکت میکرد و مجبور بود برای تدریس از رودخانه خروشان شاهرود عبور کند. او حتی در روزهایی که آموزش در مدارس غیرحضوری برگزار می شد، از آنجا که دانش آموزانش به آموزش مجازی دسترسی نداشتند هر روز این مسیر را طی می کرد تا اجازه ندهد آموزش بچه ها تعطیل شود. مهدی بخشی که 11 سال سابقه معلمی داشت در نهایت اردیبهشت سال 1401
و چند روز بعد از روز معلم بر اثر تصادف در مسیر رفتن نزد دانش آموزانش جان باخت.
نجات در طوفان
![]() |
15 فروردین سال 95 باد شدیدی در روستای دوتک در شهرستان خاش می وزید. تعدادی از بچه های مدرسه شهید رحیمی زیر سایه چهاردیواری متروکه درکنار مدرسه بنا شده بود نشسته بودند و باد دیوارهای فرسوده چهاردیواری را می لرزاند. حمیدرضا کنگوزهی، معلم جوان مدرسه که از دور این صحنه را دید، به سرعت به سمت بچه ها دوید تا آنها را زیر دیواری که هر لحظه احتمال داشت فرو بریزد کنار بکشد اما وقتی آخرین دانشآموز هم از زیر دیوار کنار رفت، ناگهان آوار روی معلم فداکار فروریخت و او در این حادثه تلخ جانش را از دست داد.
فداکاری در آتش
![]() |
حسن امیدزاده معلم کلاس پنجم مدرسه خونین شهر روستای بیجارسر در استان گیلان بود. او روز 17 بهمن 1376 در کلاس درس سرگرم تدریس بود که حدود ساعت 10:30 صبح صدایی از داخل کلاس دوم شنید و متوجه شد بخاری این کلاس آتش گرفته است. آقا معلم دوان دوان خود را به داخل کلاس رساند و به همراه همکار دیگرش دانش آموزان را از کلاس خارج کردند اما ناگهان آتش شدت گرفت و او را داخل کلاس حبس کرد. اهالی روستا وقتی به محل حادثه رسیدند با تلاش زیاد موفق شدند آقا معلم را از کلاس خارج کنند اما او دچار سوختگی شدیدی شده بود و تا سال ها بعد همچنان تحت درمان بود و در نهایت غروب روز چهارشنبه 29 تیر 1391 در بیمارستان امام حسن مجتبی (ع) فومن درگذشت.
قربانی سیل
![]() |
28 مهر سال 93، باران شدیدی در خرم آباد شروع به باریدن کرده بود و هر لحظه بر شدت آن افزوده می شد. همان شب بود که یکی از دانش آموزان مرکز شبانه روزی عشایری امام جعفر صادق(ع) به شدت بیمار شد و کاظم صفرزاده، معلم فداکار لرستانی تصمیم گرفت هر طوری شده او را به بیمارستان برساند. او به همراه 3 نفر دیگر در راه مدرسه شبانه روزی بودند که ناگهان سیلاب شدیدی جاری شد و خودروی آنها را در بر گرفت و وی و همراهانش در این حادثه دردناک جان باختند.
خانم معلم فداکار
پنجشنبه، 16 اردیبهشت سال 80 بود و حمیده دانش، معلم موسسه آموزشی در منطقه گلشهر مشهد، به همراه دانش آموزان دختر برای یک اردوی تفریحی راهی دره آل در اطراف مشهد شده بودند. پس از صرف ناهار، دانش آموزان مشغول قدم زدن و عکس سلفی گرفتن کنار رودخانه شدند که ناگهان یکی از آنها به داخل رودخانه سقوط کرد. حمیده دانش با دیدن این صحنه برای نجات دختر دانش آموز به رودخانه پرید و هر چند در این حادثه دانش آموز نوجوان نجات پیدا کرد، اما خانم معلم فداکار در حالی که پاهایش در گل و لای کف رودخانه گیر کرده بود، نتوانست خود را بیرون بکشد و در این حادثه دردناک جانش را از دست داد.
قهرمان نیشابور
![]() |
خیلی از نیشابوری ها محمدرضا واعظی را به عنوان قهرمان شهرشان می شناسند. معلم فداکاری که جانش را فدا کرد تا اجازه ندهد دانش آموزش صدمه ببیند. یکی از روزهای اردیبهشت سال 87، زمانی که دانش آموزان دبستان شهدای ابراهیمی نیشابور راهی یک اردوی دانشآموزی شده بودند، تصمیم به برگزاری مسابقه فوتبال گرفتند. دانش آموزان به چند تیم تقسیم شدند و مسابقه آغاز شد اما در هنگام یکی از این مسابقات، محمودرضا واعظینسب متوجه شد که تیرک دروازه در حال سقوط روی یکی از دانش آموزان است. او با عکس العملی سریع، به سمت دانش آموزش دوید و او را کنار زد اما درهنگام هنگام تیر آهنی دروازه روی او سقوط کرد و وی به شدت مجروح شد. هر چند معلم فداکار به سرعت به بیمارستان انتقال یافت اما شدت ضربه ای که به سر او وارد شده بود، باعث شد که وی روی تخت بیمارستان جانش را از دست بدهد.
مرگ در هوتگ
![]() |
یاسمین هوت، یکی دیگر از معلمان فداکار است که جانش را برای نجات دانش آموزانش فدا کرد. در یکی از روزهای اردیبهشت سال 1401، خانم معلم به همراه تعدادی از دانشآموزان برای تفریح به اطراف روستا رفته بودند که پس از چند ساعت گشت و گذار برای شستن دست و صورتشان به کنار یکی از هوتگ ها رفتند. بارندگی های بهار آن سال باعث پر آب شدن هوتگ هایی شده بود که برای ذخیره آب ساخته شده بودند و وقتی خانم معلم و بچه ها به کنار هوتگ رسیدند، بهدلیل گلآلود بودن کنار هوتگ پای 3نفر از بچه ها سر خورد و آنها به داخل آب افتادند. خانم معلم فداکار که با شنیدن سر و صدای بچه ها متوجه حادثه شده بود، برای نجات آنها به داخل آب پرید به هر زحمتی که بود توانست یکی از دختربچهها را نجات دهد اما در نهایت خودش به همراه 2 دانش آموز دیگر در هوتگ غرق شدند و جانشان را از دست دادند.
قهرمان دوره کرونا
![]() |
وقتی ویروس کرونا مدارس کشور را به تعطیلی کشاند، مهم ترین نگرانی معلمان، آموزش دانش آموزانی بود که به دلیل محرومیت، به سیستم آموزشی آنلاین دسترسی نداشتند. در این شرایط بود که برخی از معلم ها تصمیم گرفتند برای حل این مشکل به آموزش حضوری دانش آموزان در مکان های باز و کم خطر بپردازند. یکی از این معلم ها، فرحناز عاقل بود. معلم مهربانی که تصاویری از او در حالی که در حال درس دادن به کودکان افغانستانی در پارک بود تا مدت ها در شبکه های اجتماعی دست به دست شد. این خانم معلم فداکار که در منطقه 14 تهران تدریس میکرد در دوران کرونا همه تلاشش را کرد تا بتواند مانع از عقب افتادن دانش آموزان محروم کلاسش از درس و مدرسه شود اما سرانجام خودش به ویروس کرونا مبتلا شد و پس از چند روز جدال با این بیماری هولناک، جان به جان آفرین تسلیم کرد.