آقای «هلدینگ خلیج فارس» نمی توانید با خاطرات ما این کار را بکنید

ملت ما/ حامد فرحبخش : انتشارخبر تغییر نام تیمی که مردم ایران زمین، نزدیک به هشت دهه با آن خاطره دارند، با پیروزیهایش به هوا پریده و همدیگر را در آغوش گرفته، شادی کرده و قهقهه زده اند، با شکست هایش غمگین شده و اشک ریخته اند، با بازیکنانش، مربیانش وحتی طرفداران آبی آن مثل اعضای خانواده اشان دلبستگی و خاطره دارند و ... با واکنش شدید بسیاری از رسانه ها و عاشقان فوتبال عزیز با هر رنگ و سلیقه ای روبرو شده است ، اما چرا یک تغییر نام وافزوده شدن پسوند محبوب خلیج همیشه فارس، تا این حد درجامعه و خصوصا در فضای مجازی حرف و حدیث ایجاد کرده است؟ بدنیست برای آنکه منصفانه به این موضوع نگاه کنیم بار دیگر سخنان دکترعلی عسگری را با هم مرور کنیم.
« نام«خلیج فارس» نقطه اشتراک تمامی شرکتهای گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس است و بر اساس همین سیاست، در راستای حفظ وحدت رویه، سیاست حاکمیت شرکتی و همچنین روز مبارک خلیج فارس، بر اساس تصمیم مالکان جدید تیم محبوب استقلال، نام این تیم به تیم استقلال خلیج فارس تغییر پیدا میکند، این اقدام، گامی مهم برای اصلاح ساختارهای اقتصادی، سودده کردن این باشگاه، حرکت استقلال خلیج فارس در تراز جهانی و انشالله کسب توفیقات در شأن این تیم در عرصههای بینالمللی است.»
- «استقلال» مغازه ماست بندی نیست،خاطره جمعی ما ایرانی هاست
در سال 2008، شیخ منصور بن زاید آل نهیان، پادشاه ابوظبی و عضو دولت امارات، تصمیم به خرید دومین تیم بزرگ فوتبال در منچستر گرفت و این تیم را یک شبه به یکی از ثروتمندترین باشگاههای جهان تبدیل کرد، سه سال بعد، صندوق ثروت حاکمیت قطر که توسط خانواده حاکم آل الثانی تأسیس و اداره میشود تیم فوتبال فرانسه پاری سن ژرمن فرانسه را خریداری کرد، آستون ویلا را ناسف ساویریس مصری خرید، شفیلد یونایتد را هم عبدالله بن مسعد بن عبدالعزیز آل سعود- عربستان سعودی- خریداری کرد، «رومن آبراموویچ» روس ، باشگاه چلسی را خرید و ...
همه این ثروتمندان عرب و یا روس، با پرداخت پول های هنگفت، مالکیت تیم های محبوب و پرطرفدار را در اروپا به دست آوردند اما برای در اختیار گرفتن مالکیت این تیم ها، مجبور به قبول شرایط خاص حقوقی کشورهای اروپایی شدند- خصوصا مالکیت تیمی که عربستانی ها خریدند- ، با آنکه خریداران جدید که همگی تاجران و سرمایه گذاران مشهوری هستند و به حکم عقل ومنطق می دانستند که هرگز نباید در نام تیم ها دست ببرند اما با این حال در شرایط حقوقی مربوط به انتقال مالکیت تیم ها با آنها شرط و شروط خاصی درباره مالکیت وکنترل تیم ها گذاشته شد چرا که این تیم ها یک ملک و یا دارایی معمولی نبودند آنها مثل آثار باستانی برای مردم این کشورها مهم و خاطره انگیز بودند، یعنی یک ملک و یا دارایی معمولی نبودند.
حال برگردیم به سخنان دکتر علی عسگری « بر اساس تصمیم مالکان جدید تیم محبوب استقلال، به تیم استقلال خلیج فارس تغییر پیدا میکند» ، سئوال این است که آیا به صرف آنکه مالکان جدید تیم محبوب استقلال ، پولی پرداخته وتیم را خریده اند، در چند ساعت بعد از کسب مالکیت، این حق را دارند که تصمیم به تغییر نام آن بگیرند و آیا باید این تصمیم اجرایی بشود؟ آیا مدیر یک هلدینگ که حداکثر در رشته فعالیت خودش اطلاعات دارد و اتفاقا پولی هنگفت از ثروت تمام ایرانیان رادر اختیار دارد، میتواند به سراغ میراثی کهن ، به سراغ نامی که برای همه ما ایرانی ها یادآور 38 عنوان قهرمانی رسمی در جامهای قارهای، کشوری و استانی ، 2عنوان قهرمانی، 2 نایب قهرمانی ، 3 مقام سومی در لیگ قهرمانان آسیا ، عنوان چهارمین تیم برتر قاره آسیا ، کهنترین تیم هر دو جام ایران، پرافتخارترین تیم تاریخ فوتبال ایران و ... را دارد برود و چون این طوری خواسته است ، این خاطره ما را تغییر دهد؟
نکته تاسف بار در این زمینه آن است که بعد از این تصمیم، برخی از رسانه ها که قصد موجه جلوه دادن این تصمیم را داشته اند به سراغ گفتگو با کارشناسان حقوقی رفته اند و آنها هم مثلا با اشاره به ماده 30 و 35 قانون مدنی گفته اند که «هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد. بنابراین وقتی هلدینگ خلیج فارس سهامدار عمده استقلال است میتواند نسبت به این دارایی خود، دخل و تصرفاتی داشته باشد».
اما مدیر هلدینگ و این رسانه ها و حقوقدانان مرتبط با آنها در یک جا دچار کج فهمی شده اند اینکه خاطره مشترک همه ما ایرانی ها را با مغازه ماست بندی اشتباه گرفته اند و به این مسئله فکر نکردهاند که مالکیت استقلال بزرگ و محبوب ، آبی زیبای ما ، چیزی فراتراز مالکیت زمین، استادیوم، ساختمان و حتی مربی و بازیکنان تیم است، استقلال مثل یک میراث فرهنگی است که حتی اگر قابل خرید و فروش باشد اما کسی نمی تواند در آن دخل و تصرف کند ، یک خاطره جمعی و یک میراث ملی ، زمین و ساختمان هایش را هرکسی می تواند مالک شود اما نامش را نمی تواند.
2 . سوددهی؟
نکته دیگر اینکه جناب عبدالعلی خان علی عسگری، مدیرعامل هولدینگ خلیج فارس که یکباره از صدا و سیما به مدیریت یکی از بزرگترین پتروشیمی های ایران- شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس- رسیده اند ، فرموده اند که « این اقدام، گامی مهم برای اصلاح ساختارهای اقتصادی و سودده کردن این باشگاه» است ، اما در این باره هم سئوال این است که آیا تمامی خریداران تیم های اروپایی که اتفاقا تاجران بزرگ در سطح بین المللی هستند ، اصلاح ساختارهای اقتصادی و سودده کردن را از طریق افزودن نام شرکت خودشان، یا نام خانوادگی اشان بلد نبوده اند و تنها جناب علی عسگری از این معجزه اقتصادی برای موفقیت اقتصادی یک تیم ورزشی خبر داشته اند؟، سئوال مهمتر اینکه آیا ایشان نمی داند که همین تغییر ، چه هزینه سنگینی از تغییر نام در مکاتبات و نمادها و به تبع آن دور ریختن تمامی کالاهای تبلیغی قبلی گرفته تا مخارج حقوقی این تغییر نام را بر دوش این تیم که همین حالا هم خودش با مشکلات اقتصادی بزرگی روبروست میگذارد؟
3. راستش را بگویید، لطفا
جناب مدیرعامل در بخشی دیگر از افاضات خودشان فرموده اند که این تغییر «در راستای حفظ وحدت رویه، سیاست حاکمیت شرکتی و همچنین روز مبارک خلیج فارس، بوده است»، به این معنا که تمامی شرکت های زیرمجموعه هلدینگ، نام خلیج فارس را دارند در حالی که این گفته اصلا هیچ تناسبی با حقیقت و واقعیت ندارد، بدنیست که سری بزنیم به PGPIC - سایت رسمی شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس -با مراجعه به این سایت متوجه می شوید که به جز شرکت پالایش گاز بیدبلند خلیج فارس، شرکت پالایش گاز هویزه خلیج فارس ، شرکت مبین انرژی خلیج فارس، شرکت فجر انرژی خلیج فارس و چند شرکت دیگر ، بیشتر شرکت های زیرمجموعه این هلدینگ پسوند خلیج فارس را ندارند، شرکت پتروشیمی بندرامام ، شرکت پتروشیمی نوری، شرکت پتروشیمی پارس، شرکت پتروشیمی اروند، شرکت پتروشیمی شهید تندگویان،شرکت پتروشیمی خوزستان، شرکت پتروشیمی کارون....هیچکدام پسوند خلیج فارس را یدک نمی کشند.
نام خلیج فارس نامی بزرگ و ستوده برای همه ما ایرانی هاست اما نیازی نیست که در هرکجا برای آنکه نشان بدهیم خیلی وطنپرست وایران دوست هستیم این پسوند را بیفزاییم.
4.به یمن روز خلیج فارس؟
جناب علی عسگری در بخش دیگری از بیاناتشان به روز خلیج فارس – دهم اردیبهشت- اشاره کرده اند و گفته اند که این نامگذاری متناسب با این روز است، اما باز هم سئوال اینکه اگر مثلا در آن روز مناسبت دیگری مانند روز معلم بود، ایشان می گفتند که نام تیم باید بشود مثلا «استقلال معلم»، به نظر میرسد این بهانه ، نوعی سوء استفاده از احساسات وطندوستانه مردم ایران است تا به این ترتیب کسی نتواند به این نامگذاری انتقاد کند و افرادی مانند علی اکبر رائفی پور هم به این بهانه از این تغییر احساسی حمایت کنند، در حالی که خلیج فارس جزئی از ایران عزیز است، نامی که نوشته و یا نانوشته همراه نام استقلال است، «استقلال ایران» و ایران سرزمینی است که قرن ها به آن افتخار می کنیم، ایران پدرخانواده است و خلیج فارس بخشی از این خانواده است و نه کل آن واین نام پدر است که باید به یادگار بماند.
5.حرکت در تراز جهانی و کسب توفیقات بینالمللی
آخرین نکته اینکه جناب علی عسگری خان از حرکت در تراز جهانی به عنوان یکی دیگر از دلایل تغییر نام نام برده اند اما احتمالا ایشان حرکت در تراز جهانی را درست درک نکرده اند و متوجه نبودهاند که نام بزرگ« خلیج فارس» با آنکه حقیقت مسلم است و نامی به قدمت تاریخ است اما کشورهای عرب همسایه چه حساسیتی نسبت به این نام دارند ، مساله این است که این نام واقعی است و هر نامی جز آن جعلی و نادرست است، اما در حالی که نام ایران در همه کشورها مورد احترام است ومناقشه ای بر سر آن نیست اما نام خلیج فارس در بسیاری از شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس حساسیت آفرین است، این نام باید در تمامی اسناد رسمی و گفتگوهای سیاسی با قدرت و قاطعیت به کار رود اما دربازی های ورزشی، مناسبات دیگری حاکم است ، کافی است برای چند لحظه تصور کنید که مسابقهای بین این تیم و تیم کشورهای عربی قرار است برگزار شود، آنوقت برافراشتن پرچم تیمی با این نام با چه مشکلاتی در این کشورها روبرو خواهد بود و هواداران این تیم در این کشورهای مسلمان و برادر با چه نزاع ها وکینه هایی روبروخواهند شد ، بدون آنکه هیچ عایدی ای برای ما داشته باشد.
6. استقلال، همان ایران است نه یک گوشه از آن
واقعیت این است که«استقلال» یک اندوخته ، یک خاطره جمعی ، یک حافظه تاریخی در طی هشت دهه برای تمام ما ایرانی هاست که در هر گوشه از دنیا می تواند ما را کنار هم جمع کند ، یک نام خاطره انگیز- اگر چه این نام یکبار پس از انقلاب اسلامی تغییر کرده بود- است ، مانند یک میراث که در طی این دهه های پر از نشیب و فراز سرزمینمان ، در ذهن مردم این مرز و بوم تبدیل به خاطراتی گره زده شده با گیسوی وطن شده است، با دریا، با آسمان ، با ایران بزرگ وعزیز، باتمام آب هایش، رودهایش، دریاهایش ، حتی حالا آدمهایی در آن سوی دنیا ،در سوئد، در آمریکا، بلژیک و ... هر وقت این نام را می شنوند یاد آن شبی می افتند که در ایران، در کنار خانواده اشان به تماشای فینالی در قاره آسیا نشسته اند که یک پایش آبی بوده است، این خاطرات رانمی شود با پول – آنهم با پول یک هلدینگ دولتی- مال خود کرد. واقعیت این است که خلیج فارس بخشی از ایران بزرگ ماست اما این تیم ، یک تیم ملی است و نه متعلق به یک بخش از آن.... ما ایرانی هستیم .