header

دسته بندی :

جامعه و فرهنگ

اشتراک گذاری

1402/12/01

از لندن تا تهران به عشق بچه‌های «باغچه حواس»

در جنوب شرقی تهران، در دل کوچه پس‌کوچه‌های محله افسریه، کمی بالاتر از آن فروشگاه عظیم پر سر و صدا، گروهی از انسان‌های دریادل در یک خانه کوچک دور هم جمع شده‌اند تا بهانه حال خوب بچه‌های فراموش‌شده پایتخت باشند.

به گزارش ملت ما به نقل از فارس، بعضی‌ها انگار قدم به این دنیا می‌گذارند که دلیل حال خوب دیگران باشند. نور می‌شوند و می‌تابند به زندگی آدم‌های اطرافشان. آفتاب می‌شوند و با گرمای محبت‌شان، آب می‌کنند یخ‌های نا‌امیدی را. لبخند می‌شوند و قوت قلب می‌دهند به دل‌های نگران. بعضی‌ها اصلاً انگار آمده‌اند برای اینکه آرامش‌بخش دور و بری‌هایشان باشند؛ درست مثل اهالی «باغچه حواس».

در جنوب شرقی تهران، در دل کوچه پس‌کوچه‌های محله افسریه، کمی بالاتر از آن فروشگاه عظیم پر سر و صدا، گروهی از انسان‌های دریادل در یک خانه کوچک دور هم جمع شده‌اند تا بهانه خوشحالی بچه‌های فراموش‌شده پایتخت باشند. در خیابان سوری، آن طرف دیوار‌های خانه پلاک 1. 7، باغچه باصفایی برایتان آغوش باز می‌کند که حالا دیگر خانه‌امید کودکان و نوجوانان نابینا و کم‌بینای شدید تهران است. «باغچه حواس»، همان چهاردیواری ساده اما پرنشاطی است که به همت مربیان دلسوزش، نور تابانده به زندگی بچه‌های نابینا و به استعداد‌ها و توانمندی‌هایشان فرصت ظهور و بروز داده. در یک روز زمستانی، مهمان این خانه پرمهر شدیم و حال دلمان بهاری شد...

4006002024-02-20T10:50:57+03:30https://media.mellatema.com/Image/2024/02/202402103381656044_Thum.jpg

از لندن تا تهران به عشق بچه‌های نابینا

سرِ نخ قصه باغچه حواس را که بگیریم، می‌رسیم به 5سال قبل؛ به روز‌هایی که یک بانوی خوش‌فکر و دلسوز تصمیم گرفت مادری کند برای بچه‌های نابینای شهر ما. «منصوره صفرعلی»، مدیر اجرایی باغچه حواس درباره بانویی که از 4هزار کیلومتر آن طرف‌تر آمده بود و چراغی شد در زندگی بچه‌های نابینا و کم‌بینای تهران، اینطور می‌گوید: «یک مرکز ویژه نابینایان در لندن، توجه اعظم بانو ترابی، هموطن ساکن انگلیس را جلب کرده بود. در سفری که‌ایشان به ایران داشتند، وقتی پیگیری کردند و متوجه شدند اینجا چنین مرکزی وجود ندارد، عزم‌شان را جزم کردند که مرکز مشابهی در ایران راه‌اندازی کنند. حاصل تلاش اعظم بانو و همکاری شهرداری، مرکزی شد که امروز به نام باغچه حواس در خدمت بچه‌های نابینا و کم‌بیناست. فضا را شهرداری تأمین کرد و خانم ترابی هم در تجهیز آن مشارکت کردند. اعظم بانو که دلشان می‌خواست باغچه حواس، یک فضای شاد و بانشاط ویژه بچه‌های نابینا باشد، وسایل بازی متنوعی ازجمله چند دستگاه ماشین برقی و دوچرخه هم به این مرکز اهدا کردند.»

خانم ترابی، حسابی حلال‌زاده است و درست وقتی ذکر خیرش به میان می‌آید، از لندن تماس می‌گیرد تا از حال و هوای باغچه محبوبش خبردار شود. اعظم بانو جویای احوال بچه‌ها و مربیان می‌شود و از همان راه دور، در آستانه نوروز، قول یک عیدی برای مادران را هم می‌دهد. خانم مدیر گوشی را که می‌گذارد، می‌گوید: «اعظم بانو خیلی به باغچه حواس دلبستگی دارند و سعی می‌کنند سالی یک بار به ایران بیایند و به این مرکز سرکشی کنند. علاوه‌بر‌این، گهگاه هم با تماس‌هایشان، ما را غافلگیر و خوشحال می‌کنند.»

یک باغچه باصفا با خدمات رایگان

«با شروع به کار باغچه حواس، تلاش کردیم با مراجعه به مراکز بهزیستی و مدارسی که بچه‌های نابینا و کم‌بینا تردد داشتند، درباره این مرکز اطلاع‌رسانی کنیم. در نتیجه همان تلاش‌ها، تعداد زیادی از بچه‌های نابینا و کم‌بینا به باغچه حواس آمدند و اینجا حسابی شلوغ شد. اما متأسفانه با شیوع ویروس کرونا، تعداد مراجعه‌کنندگان کم و کمتر شد تا اینکه در مقطعی، باغچه حواس هم مثل بسیاری از مراکز تعطیل شد. بعد از فروکش کردن کرونا، دوباره به همت مربیان و همکاری گروهی از مادران، بچه‌های نابینا به باغچه حواس آمدند و همگی داریم تلاش می‌کنیم این مرکز را به روز‌های اوجش برگردانیم.»

خانم صفرعلی که از سال97 و از روز‌های اول راه‌اندازی باغچه حواس تا امروز در این مرکز حضور داشته و با تلخ و شیرین‌هایش زندگی کرده، درادامه می‌گوید: «برای ثبت‌نام در باغچه حواس، هیچ محدودیتی نداریم و بچه‌های نابینا و کم‌بینا تقریباً از تمام نقاط تهران به این مرکز می‌آیند. ما حتی از کرج و ورامین هم، مراجعه‌کننده داریم. در حال حاضر، باغچه حواس بیش از 100عضو دارد که حدود 50نفر از آن‌ها عضو فعال هستند و هر هفته به این مرکز مراجعه می‌کنند. خدمات باغچه حواس، رایگان است و تمام مربیان محترم هم به‌صورت داوطلبانه و افتخاری به بچه‌ها آموزش می‌دهند.»

به فکر تقویت سایر نعمت‌های خدا باش!

اما چرا باغچه حواس؟ برای پیدا کردن جواب این سؤال، لازم نیست راه دوری برویم. کافی است رد صدای دستگاه پِرکینز را بگیریم و در کلاس آموزش خط بریل، پای صحبت مدیر فنی باغچه حواس بنشینیم. دکتر «نرگس شرار»، که خودش هم عضوی از جامعه نابینایان است و درک کاملی از نیاز‌های بچه‌های باغچه حواس دارد، می‌گوید: «فرد نابینا، حس بینایی ندارد. برای اینکه او بتواند خود را مدیریت کند و به طور مستقل از پس انجام کار‌هایش بربیاید، ما باید حواس دیگرش را تقویت کنیم تا این ندیدن را پوشش بدهد. این، همان ماموریت باغچه حواس است. ما اینجا با تمرکز روی حس لامسه و شنوایی، آموزش‌های متنوعی را برای بچه‌های نابینا و کم‌بینا تدارک دیده‌ایم ازجمله آموزش خط بریل، موسیقی، فن بیان، نمایشنامه‌خوانی، قصه‌نویسی و...

ببینید، منِ نابینا نمی‌توانم با شما ارتباط چشمی برقرار کنم ولی امکان ارتباط کلامی برایم وجود دارد. پس باید این کلام را طوری تقویت کنم که برای شما که مخاطبم هستید، خوشایند باشد. به همین دلیل، ما اینجا به بچه‌ها آموزش فن بیان می‌دهیم. از طرف دیگر، بچه‌های نابینا معمولاً استعداد خوبی در تقلید صدا دارند. برای اینکه این استعداد صرف تقلید صدای دیگران نشود، ما آن را با کلاس‌های نمایشنامه‌خوانی، هدفمند می‌کنیم تا بچه‌های نابینا مهارت تقلید صدایشان را در قالب شخصیت‌های نمایش اجرا کنند.»

4006002024-02-20T10:54:07+03:30https://media.mellatema.com/Image/2024/02/202402104822035018_Thum.jpg

باغچه کودکان ونوجوانان، مهمان هم می‌پذیرد

«بچه‌های نابینا و کم‌بینا از 6، 7سالگی می‌توانند از کلاس‌های آموزشی باغچه حواس استفاده کنند اما با توجه به اینکه شناخت خانواده‌ها نسبت به کودک نابینا خیلی کم است، از وقتی این بچه‌ها شروع به صحبت کردن می‌کنند، می‌توانیم برای کمک به خانواده، آموزش‌های لازم را به آن‌ها بدهیم؛ مواردی مثل شناخت دست چپ و راست، آشنایی با انگشت‌ها، شناخت مفاهیم کاربردی مثل بزرگ و کوچک و...، تقویت مچ دست، آشنایی با فصل‌ها و...»

دکتر شرار مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: «اولویت کار ما در باغچه حواس، آموزش به کودکان و نوجوانان است اما در مواردی، به بزرگسالان هم آموزش می‌دهیم. ببینید، همه نابینایان، از بدو تولد، نابینا نیستند. بعضی از آن‌ها به‌مرور بینایی‌شان را از دست می‌دهند. به همین دلیل، ما اینجا به افرادی که دیر نابینا شده‌اند هم، خط بریل را آموزش می‌دهیم. در مواردی مثل کلاس موسیقی هم، مراجعه‌کنندگان بزرگسال داریم.»

4006002024-02-20T10:54:59+03:30https://media.mellatema.com/Image/2024/02/202402107031651968_Thum.jpg

هرچی آرزوی خوبه، مال تو...

از نرگس بپرسید، کلی آرزو برای این باغچه دوست‌داشتنی دارد. دغدغه آماده‌سازی بچه‌های نابینا برای ورود مستقل به جامعه، باعث شده او و دوستانش مدام در حال برنامه‌ریزی برای ارائه آموزش‌ها و خدمات کاربردی به اعضای باغچه حواس باشند. برگزاری کارگاه «تحرک و جهت‌یابی»، یکی از این برنامه‌هاست: «قرار است در سال جدید، یکی از بهترین مربی‌های تحرک و جهت‌یابی را به باغچه حواس بیاوریم تا به بچه‌ها آموزش بدهد. تحرک و جهت‌یابی یعنی چه؟ یعنی به بچه نابینا کمک کنیم محیط اطرافش را بشناسد، بتواند عصا دستش بگیرد و به‌تنهایی به خیابان برود و...

مثلاً وقتی من به یک فضای ناشناخته بروم، نمی‌دانم آنجا در محیط اطرافم چه می‌گذرد. اصلاً نمی‌دانم چند سانت این طرف‌تر و چند سانت آن طرف‌تر، چه چیزی وجود دارد. تحرک و جهت‌یابی اینجا به داد من می‌رسد که از صدا‌ها چطور استفاده کنم برای شناخت محیط اطراف. با عصای سفیدم چطور تردد داشته باشم. محیط را چه طور ارزیابی کنم که کمترین خطر را برایم داشته باشد. خب این نیازمند یک مربی مدبر است که خدا را شکر ما ‌ایشان را پیدا کرده‌ایم و سال آینده قرار است این آموزش‌ها را اینجا به بچه‌های ما بدهد.»

4006002024-02-20T10:56:17+03:30https://media.mellatema.com/Image/2024/02/202402106929672754_Thum.jpg

اگر فکر کرده‌اید خانم دکتر برای بچه‌های باغچه حواس به رفع ضروریات قانع است، هنوز او و افق بلند نگاهش را نشناخته‌اید. همین روحیه هم، منشأ اتفاق خوبی در حوزه آموزش زبان انگلیسی برای بچه‌های نابینا شده: «زمانی که من از کانون زبان فارغ التحصیل شدم، نه‌تنها متن کتاب‌های کانون به خط بریل برگردانده می‌شد بلکه تمام تصاویر آن‌ها هم، توضیح‌دار می‌شد. مثلاً به خط بریل توضیح داده می‌شد که در این صفحه، عکس یک یخچال وجود دارد که درِ آن باز است و داخل یخچال، خوراکی‌هایی مثل میوه، شیر، نوشابه و گوشت قرار دارد. اما الان متأسفانه اینطور نیست و بچه‌های نابینا در کلاس زبان فقط از طریق گوش دادن به توضیحات معلم زبان، در جریان محتوای کتاب‌ها قرار می‌گیرند.

ما برای رفع این مشکل، تصمیم گرفتیم کتاب‌های فمیلی فرندز (Family and Friends)که یکی از پرکاربردترین کتاب‌های آموزش زبان برای رده سنی کودک و نوجوان است را به صورت بریل تولید کنیم. دو نفر از دوستان خوبمان قرار است علاوه‌بر تایپ بریل متن این کتاب‌ها، تصاویر را هم به خط بریل، توضیح‌دار کنند. وقتی این کتاب‌ها آماده شود، امکان آموزش آکادمیک زبان انگلیسی به بچه‌های نابینا هم فراهم می‌شود.»

4006002024-02-20T10:57:10+03:30https://media.mellatema.com/Image/2024/02/202402104228884110_Thum.jpg

پدر و مادر عزیز! کم‌بینایی و نابینایی فرزندتان را بپذیرید

«یکی از برنامه‌هایی که برای سال آینده داریم، این است که به مدارس عادی برویم و بچه‌های نابینا را به آن‌ها معرفی کنیم. مثلاً یک دختر نابینا را که فن بیان خوبی دارد، به آنجا ببریم تا یک داستان قشنگ برای دانش‌آموزان آن مدرسه تعریف کند. یا یک پسر نابینای هنرمند را ببریم تا موسیقی بنوازد. می‌دانید، دغدغه‌مان این است که دانش‌آموزان عادی با توانمندی‌های بچه‌های نابینا آشنا شوند.»

این جملات اما انگار مقدمه‌ای است برای طرح یک دغدغه بزرگتر. نرگس شرار مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: «هنوز بعضی خانواده‌ها دوست ندارند معلولیت فرزند خود را بپذیرند و آن‌ها را به مدارس غیرانتفاعی تحمیل می‌کنند. الان خیلی از بچه‌ها که مشکل بینایی دارند، به مدرسه عادی ‌می‌روند و با عینک ته‌استکانی و با مشقت زیاد، درس می‌خوانند. ما قصد داریم به مدارس برویم و با معرفی باغچه حواس، به این بچه‌ها و خانواده‌هایشان بگوییم ما اینجا هستیم که به شما کمک کنیم. اگر می‌خواهید در مدرسه عادی هم درس بخوانید، هیچ اشکالی ندارد ولی بیایید خط بریل را یاد بگیرید. خط بریل، خیلی دوست خوبی است. واقعیت این است که بسیاری از افراد نابینا رفته‌رفته بینایی‌شان کم می‌شود. بنابراین بهتر است از طریق خط بریل و کتاب‌های صوتی درس خود را ادامه بدهند و این بینایی را نگه دارند برای سنین بالاتر، برای وقتی که پدر و مادر می‌شوند، سر کار ‌می‌روند و در اجتماع بیشتر به آن احتیاج پیدا می‌کنند.»

خیّران نازنین! کمک کنید این باغچه، باغ شود

«فضای باغچه حواس، متعلق به شهرداری است اما این مرکز با کمک خیّران اداره می‌شود. یکی از مهمترین دغدغه‌های ما هم این است که خیّران عزیز، این خانه بچه‌های نابینا را بیشتر دریابند. ببینید، یک نابینا، فقیر نیست. حقیر هم نیست. ولی همه ما به همدیگر نیاز داریم. واقعیت این است که باغچه حواس، یکی از معدود مراکز ویژه نابینایان در کلانشهر تهران است. بخشی از وسایل موجود در باغچه حواس را خیّران نازنین تهیه کرده‌اند اما برای خدمات‌رسانی بهتر به بچه‌های نابینا، همچنان به کمک مردم خیّر نیاز داریم. برای مثال، دستگاه پرینتر مخصوص خط بریل حدود 300میلیون تومان قیمت دارد. اگر چند خیّر کمک کنند این دستگاه را تهیه کنیم، خودمان می‌توانیم کتاب‌های موردنیاز بچه‌های نابینا را به خط بریل برگردانیم.»

اما حمایت از باغچه حواس فقط به ارائه کمک‌های مالی نیست. مدیر فنی باغچه حواس در پایان صحبت‌هایش در این باره می‌گوید: «گاهی افراد می‌توانند با معرفی یک مربی و تقبل دستمزد او، از باغچه حواس حمایت کنند. یا اینکه اگر خودشان هنر و مهارتی دارند، آن را به‌صورت افتخاری در اختیار بچه‌های نابینا قرار دهند. مثلاً فردی که مهارت خوبی در نوازندگی یک ساز دارد، می‌گوید: من حاضرم هفته‌ای یک ساعت بیایم به بچه‌های باغچه حواس آموزش بدهم. دوست دیگری می‌گوید: من در حوزه فن بیان، تدریس می‌کنم. دلم می‌-خواهد این مهارت را به بچه‌های نابینا هم یاد بدهم. ممکن است فردی هم بگوید: من می‌توانم در درس عربی به بچه‌ها کمک کنم. الان، تمام مربیان عزیز باغچه حواس، به همین شکل و به صورت افتخاری به بچه‌ها آموزش می‌دهند.خیّران عزیز و علاقه‌مندان می‌توانند از طریق شماره‌های 33656362 و 09353571912 با ما تماس بگیرند و درباره زمینه‌های موردنظرشان برای حمایت از باغچه حواس، صحبت کنند. به‌امید روزی که با حمایت مردم خیراندیش، این باغچه، باغ شود.»

اینجا باغ بهشت است

مادر و پسر، راهرو را روی سرشان گذاشته‌اند. صدای خنده و شادی پسرک با صدای برخورد توپ گلبال به زمین، در هم آمیخته. آن‌هایی که در افتتاحیه باغچه حواس حضور داشتند، یادشان هست روبان مراسم را همین آقا رضا که آن روز 4، 5ساله بود، قیچی کرد. حالا 5سال است دلخوشی او و مادرش، باغچه حواس و کلاس‌های آن است. تا درباره این مرکز می‌پرسم، «لیلا مختاری»، مادر رضا می‌گوید: «من همیشه می‌گویم اینجا باغچه حواس نیست، باغ بهشت است چون حال دل بچه‌های ما اینجا، خوب است. در دوران کرونا که نه مهمانی می‌توانستیم برویم و نه مسافرت، حال دل بچه‌های ما، خراب بود. اما وقتی رضا را می‌آوردم باغچه حواس، حال و هوایش واقعاً عوض می‌شد. همین توپ گلبال، اتاق نور و بخش‌های مختلف باغچه حواس، حسابی او را شاد می‌کرد.

از وقتی باغچه حواس راه‌اندازی شد، بچه‌های ما هم صاحب یک مرکز شدند که خاص خودشان است. من همیشه دعاگوی خانم ترابی و مربیان و کارکنان باغچه حواس هستم که اینجا آموزش‌های مفید به بچه‌های ما می‌دهند.»

فرزند نابینا را پنهان نکنید، به وجودش افتخار کنید

«از وقتی رضا به باغچه حواس می‌آید، روابط عمومی‌اش خیلی بهتر شده، فن بیانش تقویت شده، خودش لباس و کفشش را می‌پوشد و غذایش را بدون کمک دیگران می‌خورد. همه این‌ها، نتیجه آموزش‌های مربیان باغچه حواس است.» چشم‌های مادر رضا برق می‌زند وقتی از تغییرات مثبت پسرش می‌گوید. چهره لیلا خانم اما یکدفعه در هم می‌رود و می‌گوید: «بچه‌های نابینایی می‌شناختم که پدر و مادرشان چند سال آن‌ها را در خانه پنهان کرده بودند! با آن‌ها صحبت کردم و گفتم: ببینید، رضا، پنجمین فرزند من است اما او را همه‌جا می‌برم و با افتخار می‌گویم این پسر نابینا، پسر من است... خلاصه با صحبت‌هایی که داشتیم، آن خانواده‌ها هم راضی شدند بچه‌هایشان را به باغچه حواس بیاورند و حالا همان بچه‌ها، توانمند شده‌اند.»

مادر رضا که خوب می‌داند ادامه فعالیت مرکزی مثل باغچه حواس، وابسته به استقبال و حمایت خانواده‌هاست، می‌گوید: «یک بار که گفتند اگر خانواده‌ها نیایند و حمایت نکنند، ممکن است باغچه حواس تعطیل شود، واقعاً غصه‌ام گرفت. تا جایی که می‌توانستم، دویدم و مادر‌ها را از خانه‌ها بیرون کشیدم. گفتم: بیایید و نگذارید این مرکز از دست بچه‌هایمان برود. بچه‌های ما در تهران به این بزرگی، هیچ جایی ندارند. حالا که باغچه حواس برایشان درست شده، خودمان باید آن را حفظ کنیم.»

من نقاشی بریل یاد گرفتم

یک‌جا بند نمی‌شود. یا در حال بازی است یا دنبال مربی‌ها برای یاد گرفتن چیز‌های جدید. امروز هم انگار روی ابرهاست چون از خانم شرار نقاشی بریل یاد گرفته. «رضا رضایی» 10ساله که باغچه حواس برایش مثل خانه دوم است، می‌گوید: «چند روز در هفته به باغچه حواس می‌آیم؛ شنبه‌ها برای کلاس کامپیوتر و دوشنبه و چهارشنبه برای کلاس تنبک، کلاس تقویت خط بریل و آموزش مهارت‌های زندگی. کلاس تقویت دیکته و روخوانی بریل و کلاس کامپیوتر را هم، بیشتر از بقیه کلاس‌ها دوست دارم.

به مربیان باغچه حواس می‌گویم: خیلی دستتان درد نکند که اینجا به ما آموزش می‌دهید. دوست دارم باغچه حواس همیشه باز باشد و ما بیاییم از کلاس‌هایش استفاده کنیم. به چند نفر از دوستانم در مدرسه هم گفته‌ام یک جای خوب به اسم باغچه حواس هست. آن‌ها هم علاقه‌مند شده‌اند که بیایند.»

اگر حمایت کنید،‌ این بچه‌ها کارآفرین می‌شوند

در اتاق مهارت «دست ورزی»، با حضور خانم مربی و 3نفر از بچه‌ها، بساط نقاشی و رنگ‌آمیزی به راه است. «آوا قدیمی» که از 6سال قبل در زمینه ساخت مجسمه‌های فانتزی، نقاشی روی چوب و عروسک‌سازی فعال است، می‌گوید: «در مقطعی که در یک نمایشگاه غرفه داشتم، مدیریت قبلی باغچه حواس مراجعه و پیشنهاد کرد به اینجا بیایم و به بچه‌های نابینا آموزش بدهم. از وقتی با فضای باغچه حواس آشنا شدم، خیلی به این بچه‌ها علاقه پیدا کردم. من خودم هم معلولیت جسمی دارم و شرایط بچه‌ها را درک می‌کنم. حالا هفته‌ای یک بار به اینجا می‌آیم و داوطلبانه به بچه‌های نابینا، نقاشی، رنگ‌آمیزی و کار با خمیر را آموزش می‌دهم تا دست‌هایشان ورزیده شود.

تمام این وسایل را من با هزینه شخصی تهیه کرده‌ام. ما اینجا نیاز به حمایت داریم که بتوانیم وسایل بهتری برای آموزش بچه‌ها تهیه کنیم. این بچه‌ها خیلی باهوش هستند و اگر حمایت شوند، حتی می‌توانند کار‌های با‌کیفیتی برای فروش تولید کنند.»

4006002024-02-20T11:01:59+03:30https://media.mellatema.com/Image/2024/02/202402107518016537_Thum.jpg

از آسمان سنگ هم ببارد، دخترم را به باغچه حواس می‌آورم

«راضیه فتاحی» 22ساله که لبخند‌بر‌لب مشغول رنگ‌آمیزی مجسمه‌های دست‌ساز خانم قدیمی است، می‌گوید: «3، 4سال است به باغچه حواس می‌آیم و تنبک، خط بریل، نقاشی روی چوب و رنگ‌آمیزی مجسمه را یاد گرفته‌ام. جز من، هیچ‌کس در خانواده و‌فامیل، تنبک زدن بلد نیست و هر وقت دور هم جمع می‌شویم، به من می‌گویند برایشان تنبک بزنم. دلم می‌خواهد به تمام بچه‌های نابینا بگویم به باغچه حواس بیایند چون کلاس‌های خوبی دارد.»

خانم فتاحی، مادر راضیه که بافتنی‌های زیبای جلوی دستش نشان می‌دهد خودش هم حسابی هنرمند است، می‌گوید: «به همه گفته‌ام، چهارشنبه‌های من، وقف راضیه است. چهارشنبه، از آسمان سنگ هم ببارد، باید راضیه را به باغچه حواس بیاورم چون می‌بینم دخترم چقدر اینجا، خوشحال است و مهارت‌های مفید، یاد می‌گیرد. راضیه آنقدر پیشرفت کرده که باورکردنی نیست. همه این‌ها، حاصل زحمات مربیان دلسوز باغچه حواس است. از این عزیزان ممنونم.»

باغچه ما فقط کلاس آموزش قرآن کم دارد

زندگی «محمد ابراهیمی» 18ساله هم، بعد از آشنایی با باغچه حواس، متحول شده. پسر کم-حرف و محجوبی که نابینایی شده بود دلیل خانه‌نشینی‌اش، حالا در این مرکز پرنشاط، هم با آموزش خط بریل، روی بیسوادی را کم کرده و هم با شرکت در کلاس تنبک، دارد استعدادش را در زمینه یادگیری این هنر محک می‌زند. از نظر محمد، باغچه حواس فقط یک چیز کم دارد و آن هم، کلاس آموزش قرآن است. مادر محمد که لبخند از صورتش پاک نمی‌شود هم می‌گوید: «محمد خیلی اینجا را دوست دارد. از وقتی در کلاس‌های باغچه حواس شرکت می‌کند، خوب حرف می‌زند، روابط عمومی‌اش خوب شده و دیگر گوشه‌گیر نیست. محمد هر وقت نماز می‌خواند، برای کسانی که باغچه حواس را درست کرده‌اند و برای بچه‌های نابینا زحمت می‌کشند، دعا می‌کند.»

گره پاپیونی، آرزوی رضا را برآورده کرد

از محمد و مادرش که خداحافظی می‌کنم، سر و صدایی از سمت حیاط توجهم را جلب می‌کند. باز هم پای رضا در میان است. چند نفر دور پسر پر‌انرژی باغچه حواس حلقه زده‌اند و تشویقش می‌کنند. مادر رضا تا نگاه پر از سؤالم را می‌بیند، با لبخند می‌گوید: «با زحمات خانم صادقی، یکی از بزرگترین آرزو‌های رضا برآورده شده و گره زدن بند کفش را یاد گرفته. امروز هم، گره پاپیونی را یاد گرفت. حالا در خانه مدام در حال گره زدن است. دیگه فقط مانده من و پدرش را به هم گره بزند!»

همه می‌خندند و این مقدمه‌ای می‌شود برای گفت‌و‌گوی من با «فرزانه صادقی»، مربی مهارت‌های زندگی در باغچه حواس که خودش هم کم‌بیناست. خانم صادقی که فوق لیسانس رشته ادبیات فارسی دارد و صاحب دو کتاب شعر است، می‌گوید: «احساس می‌کنم حضور امثال من که شبیه بچه‌های باغچه حواس هستیم و مشکلات این بچه‌ها کاملاً برایمان ملموس است، در این قبیل مراکز، واجب است؛ هم واجب دینی و هم واجب انسانی. من درواقع برای آمدن به اینجا با خدا معامله کردم و گفتم: حالا که به من لطف کردی با وجود کم‌بینایی، چیز‌هایی زیادی در زندگی یاد گرفتم، دوست دارم من هم آن دانسته‌ها را به بچه‌های مثل خودم، هدیه بدهم.»

اینجا بچه‌ها را با جامعه، آشتی می‌دهیم

«من اینجا با بچه‌ها، مهارت‌های روزمره زندگی را کار می‌کنم. واقعیت این است که بچه‌های نابینا با اینکه در سنین بالای مدرسه هستند، اما هنوز با مهارت‌هایی مثل بستن و باز کردن دکمه، بالا و پایین کشیدن زیپ، گره زدن بند کفش، لقمه گرفتن، مسواک زدن و... آشنا نیستند. بچه‌های بینا به طور طبیعی با نگاه کردن، به‌مرور این مهارت‌ها را یاد می‌گیرند اما این فرآیند طبیعی درباره بچه‌های نابینا وجود ندارد و باید تمام این مهارت‌ها را به آن‌ها یاد بدهیم. ممکن است بچه‌ها در این زمینه از پدر و مادر حرف‌شنوی نداشته باشند اما اینجا وقتی چند نفری کنار هم هستیم، می‌گوییم و می‌خندیم و این کار‌ها را هم با هم تمرین می‌کنیم.»

خانم صادقی که مادر 2فرزند است، نسبت به بچه‌های باغچه حواس هم عمیقاً احساس مادری دارد و دغدغه‌مند فردای آنهاست: «آموزش‌ها به‌تدریج، پیچیده‌تر می‌شود. مثلاً برای دختران بالای 20سال، آموزش‌هایی مثل اتو زدن و دوختن دکمه دارم. شاید به نظر دیگران، این آموزش‌ها خنده‌دار به نظر بیاید اما امثال من می‌دانیم این‌ها ضروریات زندگی روزمره یک بچه نابیناست چون با یاد گرفتن این مهارت‌ها، می‌تواند مستقل شود. علاوه‌بر این مهارت‌های ابتدایی، آداب معاشرت را هم به بچه‌ها یاد می‌دهم. بچه‌های ما اغلب به دلیل نابینایی، خجالتی هستند. اما اینجا با هم، آداب ارتباط برقرار کردن با دیگران را تمرین می‌کنیم. خدا را شکر، پیشرفت بچه‌ها خیلی خوب است. برای مثال، دختری که مادرش می‌گفت هیچ کاری بلد نیست و اصلاً دلش نمی‌خواهد هیچ کاری انجام دهد، با همین آموزش‌ها به جایی رسید که ازدواج کرد و مسؤولیت یک زندگی را بر عهده گرفت.»

آدرس کوتاه شده صفحه

اشتراک گذاری

shareItem1shareItem2shareItem3shareItem4shareItem5

ارسال نظر

captcha
ارسال نظر