header

دسته بندی :

جامعه و فرهنگ

اشتراک گذاری

1402/11/15

با بارش برف، بار دیگر آژیر خطر حمله سگ ها در کشوربه صدا درآمد

فاجعه عجیب در ایران، « گرکاس»ها بچه‌ها را می دزدند

ظهرجمعه 6 بهمن، سگهای ولگرد در شهر یاسوج، به کودکی 9 ساله حمله و او را از ناحیه دست و پا دچار مصدومیت کردند. خبرکوتاه بود، تکراری و وحشت آفرین .

فاطمه عسگری نیا

این حادثه در حالی رخ می دهد که هر ماه چندین حادثه مشابه در سراسر کشور رخ می دهد، مشابه حادثه ارومیه و دختر 9 ساله ای که آبانماه امسال قربانی شد.

قصه سگ های ولگرد و حمله آنها به افراد به خصوص به بچه‌های بی پناه و کم توان قصه امروز و دیروز نیست . قصه تلخی است که هر وقت صحبت از آن به میان می آید دو گروه در برابر آن جبهه می گیرند یکی مدافعان مقابله با این سگ ها دیگری حامیان حقوق حیوانات که انگار زندگی سگ ها برای آنها از درد ورنج کودکانی که قربانی می‌شوند مهمتر است.

از گذشته های خیلی دور زندگی سگ ها در کنار گله گوسفندان و در روستاها یک زندگی مسالمت آمیز با انسان بود اما چه شد امروز به یک چالش و دغدغه مهم تبدیل شده است؟ سوالی که ابراهیم زراعتی فعال زیست محیطی در گفتگو با خیرنگار ملت ما اینگونه پاسخ می دهد:« در گذشته ای نه چندان دور، اولا خبری از نگهداری سگ به عنوان حیوان خانگی آن هم به شکل و شمایل امروز در میان شهر نشینان وجود نداشت و از سوی دیگر کمپین های متعدد حمایت از حیوانات ، غذا دادن به حیوانات را تبلیغ و ترویج نمی کردند . از زمانی که انسان بی مهابا و بدون اطلاع از عواقب کاری که می کند زیست عادی حیوانات را با دخالت های بی مورد در قالب غذا دادن و ... و به بهانه حمایت از حقوق حیوانات دچار تغییر کرد دغدغه حمله این حیوانات به انسانها به خصوص کودکان بیشتر و بیشتر شد.

«گرگاس»، تهدید جدی است

به اعتقاد او، آنچه امروزه در خبرها از آن به عنوان حمله سگ ها در رسانه ها یاد می شود، در حقیقت حمله سگ نیست ، «گرگاس» است:« گرگاس نژادی ، حاصل جفتگیری سگ و گرگ است که امروز به عنوان یک چالش بزرگ مطرح است.

زراعتی می گوید:« شاید سگ ها به خودی خود حیوانات خطرناکی نباشند اما وقتی با گرگ ها پیوند می خورند و موجب تولد گرگاس ها می شوند زنگ خطر را به صدا در می آورند:« گرگاس به خاطر تشابه ژنتیکی به سگ، به صورت غریزی ترس زیادی از شهر و انسانها ندارد ، انسانها هم به خاطر تشابه آن به سگ، ترس زیادی از این حیوان ندارد و به راحتی در محیط های زندگی، پذیرای او می‌شوند و چه بسا عده ای از روی دلسوزی برخی از این گرگاس را به بهانه بی پناهی به خانه می برند و از آن نگهداری می کنند اما از آن جا که این حیوان خوی درندگی گرگ را دارد و غذای مورد علاقه اش هم گوشت است، با حمله به افراد به خصوص به کودکان نسبت به تامین نیاز غذایی خود اقدام می کند.»

ناصر نادری، بخش دار وقت بخش تسوج .... در این رابطه توضیحات جالبی می دهد. او می گوید: بعضی افراد مانند چوپان ‌ها و علاقه‌ مندان به سگ، این حیوانات را مجبور به جفت گیری می‌ کنند تا چنین موجودی (گرگاس) به وجود آید، اما چون معمولاً نمی ‌توانند کنترلش کنند در طبیعت رهایش می‌ کنند، وقتی چنین موجود خطرناکی در طبیعت رها شود، به نوعی باعث برهم زدن اکوسیستم می‌ شود چراکه این موجود بر خلاف گرگ‌ ها از انسان نمی‌ ترسد، قو ی‌تر و تهاجمی ‌تر است.

عزمی جدی برای ساماندهی سگ های ولگرد نیست

اگرچه همواره خبر حمله سگ های ولگرد به کودکان و سایر مردم تنش روانی خاصی را در جامعه به راه می اندازد اما هنوز عزم جدی برای ساماندهی و عقیم سازی سگ های ولگرد شکل نگرفته است.

اسماعیل محمدی ، فعال اجتماعی، در این باره می گوید: متاسفانه این بی توجهی ها در سایه برخی حرکت های اجتماعی شکل گرفته است، به طوری که نمی توانیم حتی شاهد تعیین مجازت برای غذا دادن به سگ های ولگرد باشیم، موضوعی که باعث شده منطقه ای بزرگ در دماوند امروز به محل امنی برای این کار تبدیل شود و روزانه جمعیت زیادی با خروارها غذا و توزیع آن بین سگ های ولگرد باعث افزایش، زاد و ولد و نزدیک شدن این حیوانات به محل زندگی مردم و بروز حوادث تلخ بشوند.

مسئولان از موج های شبکه های مجازی هراس دارند

او معتقد است از وقتی استفاده از شبکه های مجازی برای ترویج محبت به سگ های ولگرد باب شد مسئولان هم از ترس شکل گیری کمپین های توییتری یا اینستاگرامی علیه خود، بی خیال چاره اندیشی و برخورد با این افراد شده اند غافل از این که سکوت و تعلل آنها امنیت و سلامت مردم را به شدت مورد تهدید قرار داده است.

این فعال اجتماعی با بیان این که نه تنها برخی از حرکت های اجتماعی مدافعان حقوق سگ، به صلاح این حیوانات نیست بلکه زیست عادی آنها را هم تهدید می کند تاکید می کند حفاظت از جان و امنیت و سلامت مردم نباید قربانی کارزارهای اینترنتی شود .

از سگ های خانگی هم در امان نیستیم

درست است گرگاس ها امروز تهدیدات جدی برای زندگی مردم در مناطق مختلف کشور شده است و چاره اندیشی برای رهایی از این دغدغه باید امروز اولویت مسئولان باشد اما افزایش رغبت مردم شهرنشین به نگهداری و همزیستی با سگ های خانگی هم باعث بروز حوادث تلخی در شهرها و روستاهای مختلف شده است . یکی از خبرسازترین حوادثی که در چند سال گذشته اتفاق افتاد حمله سگ‌ها به دخترکی 11 ساله مقابل دیدگان پدرش در لواسان بود. وقوع این اتفاق تلخ کافی بود تا حقوقدانان و قضات به بهانه رسیدگی به این پرونده، کتاب قانون را برای پیدا کردن بندهای قانونی مشخصی در خصوص محکومیت متخلفان زیرو رو کنند . حادثه وقتی اتفاق افتاد که دو قلاده سگ ازنژاد ژرمن، بدون پوزه بند بعد از نزدیک شدن به پدر بهار( که بعد از صرف ناهار همراه اقوامشان روی نیمکت های پارک نشسته بودند) با حائل کردن دست هایشان به سینه آنها روی دو پا ایستادند و بهار با دیدن این صحنه از ترس و وحشت در حالیکه جیغ می زد سعی داشت خود را به مادرش برساند. سگها به محض شنیدن صدای جیغ بهار دنبالش کرده و از ناحیه دست و پا کودک را گاز گرفتند. پدر بهار به همراه اطرافیان برای نجات جان دخترش سعی می کند و با زدن سگ ها آنهارا از دخترک جدا کند اما موفق نمی شود تا این که صاحب سگ ها از راه می رسد و بدون توجه به وضعیت دخترک ضمن اعتراض به چرایی کتک زدن سگ هایش توسط مردم، با کشاندن گردنبند آنها سعی می کند تا سگ ها را از معرکه دور کند. کشیدن گردنبند سگ ها همان و شدت یافتن عمق جراحت ناشی از دندان سگ ها روی تن نحیف دخترک همان!

بهار آن روز به بیمارستانی در لواسان اعزام شد اما سگ ها و صاحبشان با گاشتن وثیقه، راحت و آسوده به خانه رفتند. دوران نقاهت پر درد بهار در کنار بی تابی های مادرش سرانجام تمام شد و زخم ها هر روز بهترو بهتر شدند اما جای زخم های به یادگار مانده روی تن بهار طبق اعلام چند متخصص جراحی پلاستیک به علت شدت جراحات وارده هرگز از بین نمی رود. گذشته از جای زخمها، کابوس های شبانه روز، بهار از ترس سگ ها تا مدت‌ها همچنان ادامه داشت به طوریکه طبق اعلام نظر روانکاو خسارت روحی و روانی بهار و والدینش، اگر بیشتر از خسارات جسمی او نبود کمتر هم نبود.

قانون بازدارنده ای نداریم

رعنا محمدی اصل،حقوقدان با اظهار تاسف از این که قانون مشخصی برای برخورد با متخلفان سگ گردانی نداریم می گوید متاسفانه در صورت بروز حوادثی که منجر به صدمه جسمی فرد از سوی سگ ها شود در نهایت صاحب سگ به پرداخت دیه محکوم می شود که این حکم به هیچوجه نمی تواند از تکرار این حوادث جلوگیری کند.

به گفته او بر اساس ماده 618 قانون مجازات اسلامی، هر کس با هیاهو،جنجال و حرکات غیر متعارف یا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی گردد یا مردم را از کسب و کار باز دارد، به حبس از سه ماه تا یک سال و 74 ضربه شلاق محکوم می شود .که این ماده قانونی هم آنچنان بازدارنده نیست .

ارسال نظر

captcha
ارسال نظر