شاهراه کریدوری شدن ایران چیست؟
به گزارش خبرنگار ملت ما، کریدورها یا دالانها به عنوان معابر و گذرگاههای داخلی و بین المللی برای جابجایی و حمل و نقل بار هستند که به دلیل مزیت هایی که از جهات متعدد سیاسی، امنیتی و اقتصادی به همراه دارند از اهمیت بالایی در نظام بین الملل برخوردارند. کریدور که شامل شیوه های متنوعی در حمل بار مانند حمل و نقل دریایی، ریلی و جاده ای و... می شود انواع مختلفی دارد، از جمله کریدورهای تجارت داخلی که شامل اتصالات درون یک کشور می شود کریدورهای تجارت منطقه ای برای مبادلات بین کشورهای همجوار و کریدورهای بین المللی برای مبادلات فرامنطقه ای.
البته کارکرد دالانها را نمی توان به مبادلات تجاری فروکاست و با توسعه معنایی آن میتوان کارکردهای فرهنگی و امنیتی و نظامی هم برایش در نظر گرفت. تمام این کارکردها در کنار یکدیگر اهمیت بنیادی دالانها را نمایش می دهند؛ منتها مسأله این است که تقلیل کارکرد کریدورها به عواید و منافع اقتصادی، باعث شده است که اولاً سایر جوانب مغفول بمانند و ثانیاً به لحاظ شناختی نوعی انتظار کاذب در افکار عمومی و حتی دستگاه محاسباتی مسئولان نسبت منافع اقتصادی ایجاد شود که همین امر نیز پیامدهایی در پی دارد که در ادامه مورد بررسی قرار می گیرند.
کریدور به مثابه امری سیاسی
در ابتدا باید به دالانها از وجه ژئوپلیتیک و سیاسی نگریست و در مراتب بعدی از وجهه نظر اقتصادی آن را ملاحظه کرد؛ چراکه کریدور مقوله ای است که پیش و بیش از نتایج اقتصادی، پیامدهای ژئوپلیتیکی و راهبردی را به همراه دارد.
مدت هاست که مسأله کریدورها و ترانزیت در ایران در سطوح مختلف مطرح بوده و اهمیت جغرافیای ایران در ترانزیت بین المللی و نقش مثبتی که می تواند در این میدان ایفا کند، بحث را به سطح جامعه و افکار عمومی به عنوان یک مطالبه اجتماعی کشانده و از این جهت اهمیتی مضاعف یافته است.
اما باید دقت و توجه داشت که مطالبه عمومی به سمت و سوی صحیحی هدایت شود؛ یعنی توقعاتی که نسبت به پیامدها و نتایج نظم کریدوری ایجاد شده و روایتهایی که از آن پیامدها و نتایج قرار است برای افکار عمومی بیان شوند، می بایست متناسب با واقعیات باشند.
وقتی گفته می شود متناسب با کارکرد حقیقی کریدورها باشد، یعنی نباید بیش از حد در خصوص عواید اقتصادی و درآمدهای ارزی کریدورها بزرگنمایی صورت بگیرد، چراکه اساساً نگرش صرف ارزآور نسبت به کریدورها، نگرش جامع و صحیحی نیست.
کریدورها دو اتفاق مهم را برای ایران رقم خواهند زد. نخست بازآفرینی نقش جمهوری اسلامی درزنجیره تامین بین المللی و دوم ایفای نقش در زنجیره ارزش جهانی.
به واسطه انفعالات سیاسی داخلی در دهه 90 و رخدادهایی که در این سال ها در خصوص بازار تولید و توزیع انرژی در جهان به وقوع پیوسته، نقش و جایگاه کشور در زنجیره تأمین جهانی کمرنگ تر از قبل شده؛ البته این گزاره سیاسی که "ایران از زنجیره جهانی حذف شده" به هیچ وجه مطابق با واقع نیست چون اساساً واژه «حذف» از زنجیره نه مناسب ایران، بلکه قابل اطلاق به هیچ کشور دیگری نیست. لذا ایران به طریق اولی اساساً حذف پذیر نیست؛ چرا که به دلیل داشتن جغرافیای بی نظیر منابع غنى و قدرت سیاسی متکی به تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله، اساساً قابل نادیده گرفتن از معادلات جهانی نیست اما در هر صورت باید پذیرفت که این نقش در چند سال گذشته کمرنگ شده و نیازبه بازآفرینی دارد.
دولت سیزدهم و اتصال صفحات جغرافیایی
اصلی ترین تغییر نگرش که در دولت سیزدهم نسبت به دولتهای پیشین اتفاق افتاد، مسئله تأکید بر سیاست همسایگی بود. این تأکید تأثیر مثبتی را بر تسهیل ارتباطات ترانزیتی ایران با کشورهای همسایه داشته و خواهد داشت.
ایران در کنار چین و روسیه از پر همسایه ترین کشورهای جهان است اما مهمتر اینکه علاوه بر این تعدد همسایگی یک امتیاز اختصاصی هم دارد که ایران را از چین و روسیه متمایز می کند و آن "تعدد همسایگی" درعین "تنوع همسایگی" است به این معنا که در شرق و شمال شرق ایران، کشورهای افغانستان و پاکستان و آسیای مرکزی قرار دارند که ما را به شبه قاره و چین وصل می کنند، از جنوب به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و دریای سرخ و باب المندب و از آنجا به آفریقا متصل می شویم و از شمال غرب به قفقاز و اوراسیا اتصال داریم واز غرب هم راه به مدیترانه و سوئز داریم.
ایران به واسطه جایگاه فرهنگی و جغرافیایی که دارد به طور مستقیم با تک تک همسایگان میتواند ارتباط برقرار کند.
همان طور که گفته شد بحث فرصتهای اقتصادی کریدورها دو وجه دارد. بخش اول معطوف به عواید مستقیم اقتصادی و گمرکی آن است که خیلی لازم نیست روی آن متمرکز شد؛ مسأله این نیست که درآمد مستقیم آن کم است؛ بلکه این است که عایدی مستقیم آن برای کشوری مثل ایران چندان قابل توجه نیست و نمیتواند مبنای استدلال کریدوری قرار بگیرد.
فی المثل به ازای هر تن بار عبوری، اگر گمرک کشور 100 دلار استحصال داشته باشد و ماهم به صورت بالفعل 10 میلیون تن بار را عبور دهیم نهایتاً میشود یک میلیارد دلار در سال حال اگر واقع بینانه نگاه کنیم با توجه به زیرساختها و اصلاح برخی قوانین دست و پاگیر میتوانیم تا 25 میلیون تن به سه صورت جاده ای، ریلی و دریایی عبور بار داشته باشیم که این هم حدوداً 3 میلیارد دلار عایدی مستقیم گمرکی میتواند داشته باشد. حتی اگر زیرساختها را برای عبور 50 میلیون تن هم مهیا کنیم باز به طور مستقیم رقم چندانی برایمان به بار نمی آورد.
بخش دوم اقتصادی یعنی درآمدها و عواید غیر مستقیم کریدورها بسیار میتوانند مهمتر باشند؛ آنچه در این خصوص در اینجا محوریت دارد مشاغلی هستند که به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد میشوند اگر زیرساخت بنا درمان را به لحاظ کمی و کیفی گسترش دهیم نه تنها در ترانزیتبلکه در صادرات و واردات هم موثر خواهد بود.
نکته ای درباره اتصال دریایی به روسیه
نگاه جمهوری اسلامی ایران به حوزه دریایی نگاهی راهبردی است و در ذیل مناسبات سیاسی و امنیتی، میتوان منافع اقتصادی کشور را هم از این بستر تأمین کرد.
به عنوان مثال روسیه پیش از جنگ اوکراین بیش از 800 میلیون تن باراز بنادر خود به سایر کشورها کالا صادر می کرد بعد از جنگ این رقم به کمتر از 400 میلیون تن رسیده است.
اما نکته ای که در همین خصوص بسیار قابل تأمل است این است که با اینکه همین حالا بنادر شمالی مان ظرفیت ترخیص قریب به 30 میلیون تن بار را می توانند داشته، باشند اما سال گذشته یعنی سال 1401 کمتر از 20 درصد این میزان یعنی کمتر از 6 میلیون تن ترخیص کالا از روسیه صورت گرفت؛ در حالی که مراوده روسیه با هند آن هم بعد از جنگ اوکراین نزدیک به 80 میلیون تن رسیده که افزایش نزدیک به 100 درصدی نسبت به قبل داشته است.
به بیان دیگر پیش از جنگ، حدوداً 40 میلیون تن بار از روسیه به هند ارسال می شد، در صورتی که بعد از جنگ این رقم به 80 میلیون تن رسید. این یک ظرفیت اقتصادی است که ما میتوانیم از آن استفاده کنیم، حتی با همین زیرساختهای فعلی هم اگر بخواهیم کار کنیم و هیچ توسعه و پیشرفتی نداشته باشیم، به صورت بالفعل 30 میلیون تن بار روسیه را فقط از طریق دریای خزر در حال حاضر میتوانیم به سمت چابهار عبور دهیم. این غیر از سایر ظرفیتهای مرزی مانند اینچه برون و مرزهای قفقاز و نظایر آنها است.
ملاحظات و راهبردهای ادراکی و رسانه ای
موضوع دالانها را از چند منظر میتوان بررسی کرد؛ از جهت اقتصادی از جهت سیاست خارجی از حیث ژئوپلیتیکی از منظر امنیت ملی و حتی از لحاظ حکمرانی تاریخی و فرهنگی اما پرسش این است که رسانه از کدام نظرگاه میتواند کریدوری شدن ایران را بازنمایی کند؟ در پاسخ باید خاطرنشان کرد که هر چند به لحاظ ماهوی هیچ گونه تقدمی میان این جهات و منظرها وجود ندارد و از تمام جهات مورد اشاره میتوان و باید به آن پرداخت اما به لحاظ ادراکی و نیز از جهت زمانی باید نوعی اولویت بندی و تقدم و تأخر میان آنها لحاظ کرد.
همان طور که گفته شد تمرکز روی وجوه اقتصادی و عواید مستقیم اقتصادی دالانها و غفلت از وجوه دیگر، نه تنها چندان منطقی به نظر نمی رسد؛ بلکه موجب بروز انتظارات غیر واقعی از درآمدهای ارزی حاصله در ادراک عمومی میشود. لذا محوریت این بخش اولویت اصلاح برساخت ادراکی از کریدورها و به اصطلاح واقعی سازی انتظارات است.
مسأله ای که میتواند میان انتظارات و واقعیت تعادل برقرار کند همان اولویت و ترتبی است که ذکر شد به نظر می رسد بهتر باشد از آن زاویه امنیت ملی و توان بین المللی که از کریدوری شدن ایران حاصل میشود روی این مقوله متمرکز شد باید توجه رسانه ای به ژئوپلیتیک کم نظیر ایران به عنوان پایه ادراک سازی در خصوص کریدوری شدن کشور مطرح باشد و سایر ابعاد در نسبت با آن معنا شوند.
این تمرکز بر جغرافیای سیاسی ایران به عنوان یکی از پایههای قدرت جمهوری اسلامی امری است که میتواند انتظارات کاذب ادراکی و اقتصاد زدگی ذهنی مسئولان و مردم را نسبت به واقعیات موجود تعدیل کند فراموش نکنیم زیر ساختهای لازم ،جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی برای تبدیل ایران به هاب منطقه فراهم نیست
از مراکز تخلیه بار در بنادر و میزان ریل کشی و تعداد واگنهای قطار گرفته تا کمیت و کیفیت راه های زمینی و وضعیت ناوگان هوایی کشور فعلاً چنین ظرفیتی وجود ندارد.
هرچند که در حال حاضر و با همین امکانات و زیرساختهای فعلی هم ایران میتواند به یک قدرت کریدوری منطقه ای تبدیل شود اما در هر صورت تا رسیدن به وضع مطلوب اقدامات زیادی باید صورت بگیرد و امکانات و زیرساختهای متعددو متنوعی باید فراهم شوند.
از لحاظ اقتصادی بهتر است میان عواید مستقیم و درآمدهای غیر مستقیم مالی کریدورها تمایز برقرار شود و تمرکز رسانه ای به درآمدهای غیر مستقیم مانند چرخه بهسازی مسیرها و اشتغال زایی دالان ها معطوف باشد و پس از آن به درآمدهای مستقیم مثل عواید گمرکی، تجاری و ترانزیتی دالانها توجه شود.
انتهای پیام/