با وجود همه محدودیتها، رشد اقتصادی در مسیر صعود

ملت ما، صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش خود از سری گزارشهای چشمانداز اقتصادی جهان، رشد اقتصادی ایران را که در گزارش قبلی خود در سال جاری میلادی 2 درصد پیشبینی کرده بود، اصلاح کرد و به 2.5 درصد افزایش داد.
این نهاد بینالمللی در گزارش بهاره خود رشد اقتصادی ایران در سال 2022 را نیز 2.5 درصد برآورد کرده بود که در این گزارش به 3.5 درصد تغییر داده است. به این ترتیب، IMF رشد اقتصادی ایران در سال جاری میلادی را 0.5 درصد افزایش داده است.
گزارشهای چشمانداز اقتصادی جهان سالی 2 بار منتشر میشود و شاخصهای اقتصادی کشورهای مختلف را بررسی میکند و هر 3 ماه یک بار آنها را دوباره ارزیابی میکند. رشد اقتصادی ایران نیز در سال 2022 همانند رشد اقتصادی جهان برابر با 3.5 درصد بوده است.
طبق گزارش اخیر بانک جهان با عنوان دورنمای اقتصادی جهان آمار مربوط به رشد اقتصادی 72 کشور جهان در سهماهه چهارم 2022 برابر با پاییز سال گذشته را منتشر کرده است. این بانک از رشد 4.7 درصدی اقتصاد ایران در پاییز سال گذشته خبر داده که این رد نسبت به دیگر کشورها قابل توجه است. در این گزارش آمده است ایران از نظر رشد اقتصادی میان 72 اقتصاد دنیا در پاییز گذشته در رتبه پانزدهم جهان قرار گرفته است، یعنی تنها 14 کشور رشد اقتصادی بیشتری نسبت به ایران در این دوره داشتهاند.
آمار بانک جهانی نشان میدهد ایران در سهماهه نخست سال 2022 (زمستان سال 1400) رشد قابل توجه 5 درصدی را تجربه کرده و این رقم در سهماهه دوم (بهار 1401) به 2.5 درصد کاهش یافته است، اما در سهماهه سوم (تابستان 1401) روند رشد اقتصادی ایران صعودی شده و به 3.4 درصد و در سهماهه چهارم (پاییز 1401) به 4.7 درصد رسیده است.
اقتصاد ایران بیش از 5 برابر آمریکا رشد کرد
رشد 4.7 درصدی اقتصاد ایران در پاییز سال گذشته در حالی است که متوسط رشد اقتصادی کشورهای پیشرفته در این دوره تنها 1.2 درصد بوده است. اقتصاد آمریکا در این زمان تنها 0.9 درصد، منطقه یورو 1.8 درصد و ژاپن 0.4 درصد رشد کردهاند.
کشور در حال توسعهای مثل چین نیز در این دوره رشد 2.9 درصدی و هند رشد 4.5 درصدی داشتهاند. متوسط رشد اقتصادی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز در زمستان گذشته برابر با 4.9 درصد برآورد شده است.
تفاوت رشد اقتصادی با توسعه اقتصادی
سوالی که در اینجا باید پاسخ دهیم این است که آیا صرف داشتن رشد اقتصادی بالا میتوان گفت که از نظر اقتصادی توسعه پیدا کردهایم یا خیر؟
درباره تفاوت دو مفهوم «رشد اقتصادی» و «توسعه اقتصادی» باید گفت که رشد موضوعی کمی است و با اعداد و ارقام میتوان آن را نشان داد و در تحلیلها و آمارها وارد کرد در صورتی که توسعه مفهومی کیفی بوده و باید از سوی آحاد مردم احساس شود و در بطن جامعه ملموس باشد. رشد تولید و رشد صنعتی مرتبط با رشد اقتصادی بوده و به معنای افزایش سطح تولید و افزایش درآمد در کشور یا همان تولید ناخالص ملی است که کشورها با عدد و ارقام سالانه آن را نمایش میدهند. طبیعی است در جهان حاضر کشورها تلاش دارند در GDP عدد بیشتری را کسب کنند. آنچه در رشد تولید اهمیت بسیاری دارد این است که بتوانیم سرمایهها را افزایش دهیم. سرمایه عبارت از پول و نیروی کار که باید در بازار اقتصاد و تولید کشور بیشتر شوند. نکته دیگر این است که باید بهرهوری عوامل تولید را افزایش دهیم تا بتوانیم به رشد واقعی دست پیدا کنیم یعنی هر فرد توانایی انجام کار بیشتر نسبت به گذشته داشته باشد.
هر ماشین، دستگاه و خط تولید، یا در سطح کلان هر صنعت توانایی افزایش سطح تولید بیشتری در نسبت به بازار سال گذشته داشته باشد در مسیر رشد و در ادامه توسعه گام برداشته است. به عنوان مثال، اگر امسال 1000 واحد تولید داشتیم باید سال آینده عدد بیشتر باشد. طبیعی است نخست باید روی بهرهوری تمرکز کرد. اگر از همین ابزاری که در اختیار داریم استفاده بهتر داشته باشیم و با همان امکانات و سطح مصرف انرژی و با تعداد نفرات، در خروجی میزان بیشتری واحد تولید شاهد باشیم رشد محقق شده است.
ظرفیتهای خالی زیادی وجود دارد که باید مورد استفاده قرار گیرد و این هم فرصتی است که از آن سخن زیاد شنیده میشود اما در عمل برای اجرا مشکل داریم. قوانین، مقررات و حتی یک سلسله از سیاستهایی که از گذشته به دولتها به ارث رسیده و همیشه دست و پاگیر بودهاند مانع محسوب میشوند. برخی از آنها سبب میشود نتوانیم از ظرفیتهای در اختیار استفاده کنیم. به عنوان مثال مهندسان فارغ تحصیلان فعال در حوزهها بسیار کمتر از خروجی دانشگاهها است. این نشان میدهد ما نتوانستهایم بخش زیادی از تحصیل کردهها را در حوزههای تخصصی به کار گیریم و از توانمندی و تخصص آنها بهره مند شویم.
طبق آمارهای رسمی، عملکرد تولید ناخالص داخلی کشور به قیمت پایه در سال 1401 "با احتساب نفت" و "بدون احتساب نفت" به قیمتهای ثابت سال 1395 به ترتیب به 15154.0 و 13881.8 هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به سال قبل از آن به ترتیب با افزایش 4.0 و 3.5 درصدی همراه بوده است.
اگر بخواهیم رشد اقتصادی را به چهار فصل تقسیم کنیم، رشد اقتصادی در بهار 1401 به میزان 1.9 درصد، رشد اقتصادی در تابستان 1401 به میزان 3.9 درصد، رشد اقتصادی در پاییز 1401 به میزان 4.9 درصد و رشد اقتصادی زمستان 1401 به میزان 5.3 درصد بوده است. باید در نظر گرفت جز در فصل بهار در فصلهای دیگر صنایع با محدودیتهای انرژی دست و پنجه نرم کرده و در تابستان محدودیت برق و در زمستان و حتی پاییز محدودیت گاز وجود داشته است، برخی از صنایع نیز در فصل زمستان هم با محدودیت گاز مواجه بودند و هم برق.
علت رشد اقتصادی با افزایش محدودیتها چیست؟
مهمترین عامل افزایش رشد تولید و رشد اقتصادی در کشور نگاه ویژه به تحقیق و توسعه یا همان بخش R&D است، دنیای امروز به این بخش تمرکز ویژهای کرده و هر لحظه به فکر توسعه پلت فرمهای جدید و استراتژیهای جدید برای افزایش کمیت و کیفیت تولید و در نتیجه افزایش رشد تولید و افزایش رشد اقتصادی است، در کشور ما نیز در سالهای اخیر توجه ویژهای به دانش بنیانها شده و شرکتهای دانش بنیان توانستهاند با نیروهای خوش فکر و تمرکز بر فناوریهای جدید دستاوردهای خوبی برای صنایع داشته باشند.
رشد عملکرد تولید ناخالص داخلی (با نفت و بدون نفت) طی چهار فصل سال 1401 به طور متوالی مثبت و صعودی بوده است. گفتنی است رشد تولید ناخالص داخلی با نفت به قیمت پایه و به قیمتهای ثابت سال 1395 طی فصول اول تا چهارم سال 1401 به ترتیب معادل 1.9 3.9، 4.9 و 5.3 درصد میباشد. همچنین رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت نیز به قیمتهای واقعی و طی فصول سال 1401 به ترتیب از رشد 1.7، 3.5، 4.1 و 4.7 درصدی برخوردار بوده است.
بر این اساس، در سال 1401 ارزش افزوده گروه کشاورزی به قیمتهای ثابت سال 1395 به میزان 1578.8 هزار میلیارد ریال برآورد گردید که نسبت به سال قبل 1.1 درصد افزایش نشان میدهد؛ این در حالی است که رشد این بخش در سال 1400 نسبت به سال قبل از آن 2.6- بوده است. برآوردهای انجام شده بر اساس آمارهای پایه دریافتی از وزارت جهاد کشاورزی حاکی از آن است که تولید محصولات زراعی و باغی در سال 1401 نسبت به سال قبل به ترتیب 4/3 و 0.2- درصد و تولید محصولات اصلی دامی 2.7 درصد تغییر یافته است.
همچنین بر مبنای محاسبات اولیه، ارزش افزوده گروه نفت در سال 1401 به قیمتهای ثابت سال 1395 به میزان 1272.2 هزار میلیارد ریال برآورد گردید که گویای رشد 10 درصدی نسبت به سال قبل میباشد. با عنایت به اینکه میزان رشد این بخش در سال 1400 نسبت به سال قبل از آن برابر با 10.1 درصد بوده است، این رقم حاکی از یک روند رشد دو رقمی با ثبات در بخش نفت در طی دو سال اخیر میباشد. نتایج حاصل از محاسبات مقدماتی در این زمینه نشان دهنده آن است که افزایش نرخ رشد ارزش افزوده این گروه در سال 1401، ناشی از افزایش تولید و صادرات نفت خام و گاز طبیعی و همچنین صادرات میعانات گازی نسبت به سال قبل است.
در بخش صنعت نیز، شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی (که حدود 70 درصد ارزش افزوده بخش صنعت را پوشش میدهد) در سال 1401 نسبت به سال قبل 9.6 درصد افزایش یافته است. شایان ذکر است که از مجموع 24 رشته فعالیت عمده صنعتی در سال 1401، شاخص 23 رشته فعالیت با (ضریب اهمیت 96.8 درصد)، دارای رشد مثبت میباشد. همچنین بیشترین سهم از افزایش شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی (طی سال 1401) به ترتیب مربوط به فعالیتهای صنایع تولید فلزات اساسی، صنایع تولید مواد و محصولات شیمیایی و صنایع تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم تریلر است.
رشد ارزش افزوده گروه صنایع و معادن در سال 1401 برابر با 6.5 درصد میباشد، در حالی که این میزان در سال 1400 معادل با 1.1 درصد بوده است. همچنین دو زیر بخش اصلی این گروه یعنی بخش صنعت و بخش معدن در سال 1401 به ترتیب معادل با 9.5 و 2.8 درصد رشد داشتهاند که با عنایت به رشد 3.3 و 0.4- درصدی این دو بخش در سال 1400، میتوان نتیجه گرفت که بخشهای صنعت و معدن از رشد مطلوب و قابل توجهی در سال 1401 در مقایسه با سال قبل از آن برخوردار بودهاند.
در بخش ساختمان، ارزش سرمایه گذاری بخش خصوصی در ساختمان مناطق شهری به قیمتهای جاری طی سال 1401 نسبت به سال قبل 34 درصد افزایش یافته است. با اعمال شاخصهای قیمتی متناظر و تعدیل رقم مذکور، نرخ رشد ارزش افزوده ساختمان بخش خصوصی به قیمتهای ثابت سال 1395 معادل 0.9 درصد برآورد گردیده است. در نهایت با احتساب رقم فوق و نیز با در نظر گرفتن ارزش افزوده ساختمان دولتی، نرخ رشد بخش ساختمان به قیمتهای ثابت سال 1395 معادل 1.2 درصد برآورد میشود؛ لازم به ذکر است که رشد این بخش در سال 1400 نسبت به سال قبل از آن 6.9- بوده است.
آمار و اطلاعات رشد ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی از سمت عرضه اقتصاد (تولید ملی) در سال 1401 حاکی از رونق و بهبود نسبی فعالیتهای اقتصادی در مقایسه با سال 1400 است. بررسی سهم فعالیتهای مختلف اقتصادی در رشد تولید ناخالص داخلی سال 1401 نشان میدهد که ارزش افزوده فعالیتهای گروههای اصلی "صنایع و معادن"، "خدمات"، " نفت" و " کشاورزی" به ترتیب با سهمی معادل 1.6، 1.5، 0.8 و 0.1 واحد درصد، نقش عمدهای در رشد اقتصادی 4 درصدی سال 1401 ایفا نمودهاند.
نفت پیشتاز بهرهوری و رشد اقتصادی 1401
نفت بیشترین تأثیر را بر رشد اقتصادی از طریق افزایش بهرهوری عوامل تولید در سال 1401 داشته است. رشد ارزشافزوده در گروههای صنایع و معادن، خدمات و کشاورزی به ترتیب برابر 5.6 درصد، 2.8 درصد و 1.1 درصد است. در واقع صنعت نفت در این مدت توانسته بیشتری رشد بهرهوری را داشته باشد که با توجه به اهمیت این صنعت در اقتصاد کشور، قابل توجه است و بخش مهمی از تأثیر نفت بر افزایش رشد اقتصادی، از طریق بهرهوری عوامل تولید بوده است. برقراری روابط دوجانبه تهران و عربستان سعودی در خرداد ماه سال جاری میتواند زمینه رشد صنعت نفت ایران را در 6 ماهه دوم سال جاری را فراهم کرده و قدرت چانه زنی نفتی ایران را افزایش داده و از طرف دیگر میتواند زمینه توافقهای نفتی ایران و عربستان و توسعه صنعت نفت ایران و افزایش رشد اقتصادی از این محل را تأمین کند.
از لحاظ علم اقتصاد سیاست پولی انبساطی باعث افزایش درآمد ملی تعادلی و کاهش نرخ بهره تعادلی میشود و برای سیاست پولی انقباضی عکس این اتفاق میافتد، اما دستاورد دولت اینجاست که هم زمان مدلهای انقباضی و انبساطی را با هم در حال اجرا بوده و با این دست فرمان هم تولید را سر پا نگه داشته و هم از افزایش افسار گسیخته تورم جلوگیری کرده است البته این سیاست انقباضی در حوزه پولی به ویژه تسهیلات خرد برای مردم، مشکلاتی ایجاد کرده که بانک مرکزی اخیراً به این موضوع نیز توجه ویژه کرده و سعی کرده در تسهیلات خرد زیر 300 میلیون تومان نگاه سختگیرانه انقباضی پولی نداشته و دولت از محل دیگری (مالیات) افزایش پایه پولی را کنترل کند.
افزایش دیپلماسی اقتصادی به ویژه با همسایگان و قطبهای اقتصادی جدید اقتصاد جهان مانند هند، چین، برزیل و روسیه اقدام درست و ویژه دولت است که باید با قدرت پیگیری شود، وصل شدن به بانکهای روسی و تبادل سریع پول بین ایران و کشورهای خلیج فارس دستاورد بزرگ پولی دولت است که میتواند با افزایش چرخه پول، هم نرخ ارز را مدیریت کند (زیرا مهمترین موضوع حمایت از تولید و ارزان کردن تولید نگاه ویژه به تأمین ارز صنایع و گردش ارز صادراتی است.) و هم زمینههای افزایش رشد اقتصادی را در کشور مهیا کند.
رشد اقتصادی نشان میدهد که یک نهاد مانند یک کشور تا چه اندازه در حال افزایش و بهبود کالاها و خدماتی است که تولید میکند.
رشد خوب است؛ رشد شخصی، رشد پورتفولیو و همچنین رشد اقتصادی اما اندازه گیری رشد اقتصادی برای کل کشور بسیار سختتر از دانستن اینکه آیا امروز پول بیشتری نسبت به دیروز در حساب بانکی خود دارید یا خیر، است. احتمالاً مقالاتی در مورد تولید ناخالص داخلی و سایر آمارهای اقتصادی دیده اید. اینها ابزارهایی از حوزه اقتصاد کلان برای اندازه گیری اینکه آیا یک اقتصاد در حال رشد یا کوچک شدن است، میباشد.
درک اینکه آیا یک اقتصاد در حال بزرگتر یا کوچکتر شدن است نه تنها برای اقتصاددانان بلکه برای رهبران بخش دولتی و خصوصی و همچنین برای افراد مهم است؛ به این دلیل که رشد اقتصادی معمولاً نشان میدهد که افراد و مشاغل بیشتر درآمد و هزینه میکنند و به طور کلی احساس بهتری دارند. اگر رشد اقتصادی متوقف شود یا اگر اقتصاد در حال انقباض باشد، شرکتها هزینه کمتری خواهند کرد و شاید حتی مشاغل را کاهش دهند. مردم نیز کمتر درآمد خواهند داشت و کمتر هم خرج میکنند و این امر باعث میشود که آنها احساس بدتری داشته باشند.
با این توضیحات، رشد اقتصادی چگونه اندازه گیری میشود؟
اندازه گیری دقیق رشد اقتصادی دشوار است. شمارش تعداد تلویزیونهای تولید شده در یک کشور یک چیز است. اما وقتی وارد خدمات یا محصولات نامشهود مانند مالکیت معنوی یا خروجی تحقیقات میشویم، همه چیز کمی پیچیده میشود. در نتیجه، اقتصاددانان به طور سنتی به تولید ناخالص داخلی (GDP) به عنوان شاخصی برای اندازهگیری رشد یا رکود اقتصاد روی آوردهاند. همان طور که خواهیم دید، این شاخص یک معیار ناقص است که بتوان بر اساس آن، سلامت کلی یک اقتصاد را قضاوت کرد.
تولید ناخالص داخلی به چه معناست؟
تولید ناخالص داخلی، ارزش پولی کالاها و خدماتی است که یک کشور در یک دوره معین تولید میکند. به طور سنتی، تولید ناخالص داخلی بهترین شاخص رشد اقتصادی یک کشور در نظر گرفته میشود، زیرا کل تولید اقتصادی کشور از جمله کالاها و خدمات فروخته شده در داخل و خارج را شامل میشود.
اقتصاددانان بین تولید ناخالص داخلی اسمی و واقعی تمایز قائل میشوند. این دو کمی متفاوت محاسبه میشوند: تولید ناخالص داخلی واقعی اثرات تورم را در نظر میگیرد، در حالی که تولید ناخالص داخلی اسمی این طور نیست. تولید ناخالص داخلی واقعی به طور کلی معیار دقیقتری در نظر گرفته میشود.
در سالهای اخیر، اقتصاددانان این سوال را مطرح کرده اند که آیا تولید ناخالص داخلی بهترین معیار برای رشد است یا خیر. تولید ناخالص داخلی هرگز به عنوان شاخصی برای نشان دادن عملکرد کلی یک اقتصاد در نظر گرفته نشده است و به طور فزاینده ای، به نظر میرسد که تولید ناخالص داخلی کمتر و کمتر بازتاب دهنده واقعیتهای اقتصادی است. برای نمونه، تجزیه و تحلیل مؤسسه جهانی مک کینزی نشان میدهد که در دهههای اخیر، پیوند تاریخی بین رشد ارزش خالص و رشد تولید ناخالص داخلی مختل شده است. رشد اقتصادی در اقتصادهای پیشرفته در دو دهه گذشته در بهترین حالت ضعیف بوده در حالی که حجم ترازنامه و ارزش خالص آنها سه برابر شده است.
تولید ناخالص داخلی زمانی کمتر مفید به نظر میرسد که متوجه میشویم که بسیاری از کارها و خدمات در محاسبات مد نظر قرار نمیگیرد، به عنوان مثال، همه چیزهایی که ما استفاده میکنیم و انجام میدهیم، به ویژه آنلاین، که هزینهای برای آنها پرداخت نمیکنیم - مانند نقشهها، ایمیل، پیام رسانی، کنفرانس ویدئویی، و کارهای دیگر. همچنین تولید ناخالص داخلی نیروی کار بدون دستمزد، از جمله مراقبت از کودکان یا سالمندان و کارهای خانگی را در نظر نمیگیرد. در نهایت، تولید ناخالص داخلی شامل هزینههای زیست محیطی که تولید یا دفع نمیشود را شامل نمیگردد. خلاصه اینکه اگر چیزی قیمتی نداشته باشد، در تولید ناخالص داخلی اندازه گیری نمیشود. در نهایت، این به معنای اندازه گیری نادرست رشد اقتصاد و سلامت کلی است.
انتهای پیام/